نشود و فقط به پيكر عمل توجه گردد تبديل شود . اينها چيزهايی است كه ما تنها در نماز اسلامی به دست میآوريم و متوجهمیشويم كه بسياری از برنامههای تربيتی به وسيله اين عبادت و در پيكر اينعبادت پياده میشود ، گذشته از اينكه خود اين عمل ، پرورش عشق و محبتخدا و معنويت در انسان است ، كه اين ، روح عبادت است . دو مسئله است كه بايد گفته شود . يكی اينكه در اخلاق و تربيت اسلامی بهچه اصول و مبانیئی توجه شده . در اخلاق و تربيت ، صحيح نيست كه بگوئيم :اخلاق خوب ، تربيت خوب . اخلاق خوب و تربيت خوب را بايد به دست آورد. كسی نمیگويد غير از اين است ، ولی عمده اين است كه هر مكتبی چه سيستماخلاقی خوب میداند و چه سيستم اخلاقی را بد میداند . مكتبهای اخلاقی دنياكه همه اخلاق پيشنهادی خود را به عنوان اخلاق خوب پيشنهاد كردهاندتفاوتشان با يكديگر در حد تضاد است ، يعنی حداكثر تباين ميانشان هست ،يك عمل را مكتبی اخلاقی میداند و مكتب ديگر ضداخلاقی . اخلاق ، علم دستوریاست ، يعنی علم " چگونه بايد بود " و فرمان اينكه اينطور باش . سئوالاين است كه چگونه باشيم از نظر اين مكتب خوب خواهيم بود ؟ پس صرفتوصيه كردن به اينكه اخلاق خوب داشته باشيد ، معرف يك مكتب اخلاقینمیتواند باشد ، و شايد مكرر گفته باشيم كه پوكترين و بیمغزترين حرفهاهمين حرف منسوب به زردشت است كه میگويد : " گفتار نيك ، پندار نيك، كردار نيك " . آخر نيكی چه هست ؟ مثل اينست كه از مهندسی برایساختمان يك مسجد طرح بخواهند ، بعد به او |