دستگاه شام را دستگاه قيصری و كسرائی و سلطنتی كرده بود كه تواريخ همنوشتهاند يك كاخهای تو درتو با درهای تو درتو و فراشها بوده است كه ازاين در بايد داخل آن در شد ، از آن در داخل آن در . . . يك بارگاه بسيارعظيم ، كرسيهای زرين آنجا نهادهاند ، سفرا و امرا آنجا نشستهاند ، يكمجلس فوقالعاده با ابهتی . ولی اين زن اصلا اينها را به چيزی نمیگيرد ،به يزيد میگويد : تو حقيرتر و كوچكتر از اين هستی كه من تو را مخاطبخودم قرار بدهم ، تو ارزش اينكه من تو را مخاطب خودم قرار بدهم را نيزنداری . آيا يك زن ترسو میتواند اين كار را بكند ؟ نه . در آنجا حداكثر اينبود كه جان زينب در خطر بود . در خطر باشد . از دادن جان كه نمیترسيد .عزت و شرفش در خطر نبود ، برعكس بر عزت و شرفش با اين شجاعت افزودهمیشد . پس اين تفاوت مربوط به يك وضع خاصی است كه زن دارد و تازه اينتفاوت در رفتار است نه در اخلاق و شخصيت . از نظر شخصيت اخلاقی هيچفرقی بين زن و مرد نيست ، و میدانيم كه مرد هم اگر در يك شرايطیامانتدار اجتماع باشد ، آنجا كه میخواهد امانت را حفظ كند ، ديگر جایبخشندگی و شجاعت نيست ، جای عمل متواضعانه نيست ، آنجا كه امانتداراست جای عمل متكبرانه و محتاطانه و ممسكانه است . وصلی الله علی محمد وآله الطاهرين |