میكند . روح زمان يعنی چه ؟ ! چه كسی چنين روحی را كشف كرده كه جامعهحتما رو به تكامل میرود و اين روح زمان است كه دارد افراد را به پيشمیبرد و صحنهها كه تغيير میكند حتما براساس روح زمان است . ولی به هرحال چنين فكری و چنين نظری در ميان اروپائيها بوده است ، كه اگر اينحرف را بزنيم مسلم بايد اخلاق را نسبی بدانيم . يك نكته ديگر هم هست ( اگر چه من اين را در نوشتههايشان نديدهام ولیخيال میكنم منظورشان همين است ) و آن اينكه روح زمان چگونه عمل میكند ؟آيا مثلا سر يك قرن كه میرسد فكرها را يكدفعه تغيير میدهد ، يا اينكهتدريجا فكرها تغيير میكند ؟ تدريجا هم كه تغيير كند آيا عدهای به اصطلاحپيشرو هستند كه آنها اول الهام میگيرند و بعد ديگران از آنها الهاممیگيرند ؟ آيا هميشه يك طبقه پيشرو و روشنفكر در جامعه وجود دارد كهاينها حكم پيغمبران را دارند منتها پيغمبرانی كه نه از خدا الهام میگيرندبلكه از روح زمان الهام میگيرند ؟ به اصطلاح خودشان طبقه انتلكتوئل . اينطبقه در ابتدا الهام میگيرد و بعد ديگران به دنبال آنها میروند . اينهادر واقع برای اين طبقه يك نوع رسالت و پيغمبری قائلند . اگر اين سخن را بگوييم قطعا ديگر هيچ اصول ثابت اخلاقی نخواهيم داشت ،زيرا معيار ، پسند میشود . البته ما هم قبول داريم كه معيار ، پسند استو پسندها تغيير میكند ، ولی ما معتقديم كه تغيير پسندها از نوع تغيير يكمزاج است . يك مزاج يك حالت تعادل دارد و يك حالات انحرافی . جامعهنيز ترقی و انحطاط دارد ، و همه تحولات جامعه را نمیشود به حساب تكاملگذاشت . تعليمات |