البته معنی و مفهوم اضلال و قلمروی شيطان در اين پست همان است كه قبلااشاره شد و نه بيشتر ، يعنی هيچگونه اجبار و الزامی نسبت به بشر در كارنيست ، هر چه هست " وسوسه " است و " دعوت " است و " تزيين "است و " تسويل " . تذكر اين نكته لازم است كه مقصود ما از اينكه تكوين از قلمروی شيطانخارج است اين نيست كه شيطان هيچ نقشی در تكوين ندارد . مگر ممكن استموجودی در عالم تكوين وجود داشته باشد و هيچ نقش و اثری نداشته باشد ؟ !مقصود اين است كه شيطان نه خالق مستقل بخشی از موجودات و قطبی در برابرخداوند است ، و نه در نظام طولی جهان مانند فرشتگان نقشی از تدبير واداره كائنات به او سپرده شده است ، و نه تسلطش بر بشر در حدی است كهبتواند او را به آنچه میخواهد مجبور نمايد . قرآن برای شيطان و جن ، نقشیدر تكوين قائل است اما مجموعا از نقش انسان برتر و بالاتر نيست .مقصود اصلی ما از اين بحث اين است كه قرآن مسأله شيطان را به شكلیطرح كرده ا ست كه كوچكترين خدشهای بر توحيد ذاتی و اصل « ليس كمثلهشیء »( 1 ) و همچنين بر توحيد در خالقيت و اصل « الا له الخلق و الامر ( 2 ) ، « قل الله خالق كل شیء »(3) ، « و لم يكن له شريك فی الملك ( 4 ) ، وارد نمیسازد ( 5 ) . بدبينی فلسفی يكی ديگر از اثرات " مسأله شرور " بدبينی فلسفی است . فلاسفه بدبينمعمولا از ميان ماترياليستها بر میخيزند . يك نوع رابطه و تلازم ميانماترياليسم و بدبينی فلسفی وجود دارد كه قابل انكار نيست . چرا ؟ روشناست : ماترياليسم از حل مشكل " شرور " ناتوان است . طبق بينش فلسفه الهی ، وجود ، مساوی با خير است ، و شر ، امر اضافی ونسبی است و زير هر پرده شر ، خيری نهفته است ، ولی بر طبق بينش مادیچنين چيزیپاورقی : . 1 شوری / 11 . 2 اعراف / . 54 . 3 رعد / . 16 . 4 اسراء / . 111 . 5 برای بحث شيطان رجوع شود به تفسير " الميزان " جلد 8 صفحات 34- 58 ذيل آيات اول سوره اعراف ، و به كتاب " خدمات متقابل اسلام وايران " تأليف نگارنده اين كتاب . |