ناچاريم آنچه يك نوبت گفتهايم ، بار ديگر با بيانی ديگر تكرار كنيم وبالاخره دشواری يك بحث عميق را بر خود هموار سازيم و به اميد دست يافتنبه نتيجهای عالی و دلچسب ، دنباله بحث پيشين را بگيريم و اجبارا قدریفيلسوف شويم . چنانكه قبلا اشاره شد ، در حكمت الهی ، اين بحث ، تحت عنوان "كيفيت صدور موجودات از ذات باری " مطرح میگردد . موضوع بحث اين استكه : آيا اراده خدا بطور جدا جدا به آفرينش موجودات تعلق میگيرد ؟ مثلااراده میكند و آقای " الف " را میآفريند ، اراده ديگری میكند و آقای" ب " را میآفريند و اراده سومی میكند و فرضا شیء " ج " را خلقمیكند ، و همين طور هر چيزی را با ارادهای جداگانه و مخصوص به آن چيزخلق میكند ؟ يا آنكه همه اشياء را با يك اراده واحد و بسيط ايجادمینمايد ؟ گروهی از متكلمين كه در معارف الهی ، " سطحی " فكر میكنند طرفداراحتمال اولاند ، ولی آنچه را كه دلائل دندان شكن عقلی و براهين قاطع فلسفیاثبات میكند و شواهدی از قرآن كريم نيز بر درستی آن هست ، نظريه دوماست . به موجب اين نظريه ، همه جهان ، از آغاز تا انجام ، با يك ارادهالهی بوجود میآيد ، يعنی بی نهايت چيز بوجود میآيد و همه با اراده خدابوجود میآيد ولی نه با اراده های جدا جدا ، بلكه فقط با يك اراده ، آنهم يك اراده بسيط ، چنانكه قرآن كريم میفرمايد : « انا كل شیء خلقناه بقدر 0 و ما امرنا الا واحدش كلمح بالبصر »( 1 ) ." ما همه چيز را با اندازه و قدر مشخص آفريدهايم و كار ما جز يكینيست ، همچون چشم بر هم زدن " . به موجب اين عقيده ، برای آفرينش ، نظام خاص و قانون و ترتيب معينیاست و اراده خدا به وجود اشياء ، عين اراده نظام است . از همينجا استكه قانون علت و معلول و يا " نظام اسباب و مسببات " بوجود میآيد .معنای " نظام اسباب و مسببات " اين است كه هر معلولی علت خاص ، وهر علتی معلول مخصوص دارد ، نه يك معلول مشخص ممكن است از هر علتیبدون واسطه صدور يابد و موجود گردد و نه يك علت معين میتواند هر معلولیرا بی واسطه ايجاد كند . در حقيقت ، هر موجود و هر شيئی در نظام علت ومعلول ، جای مشخص و مقام معلومی دارد ، يعنی آن معلول ، معلول شیء پاورقی : . 1 قمر / 49 - . 50 |