دليل بر اينكه از نظر قرآن ، شيطان خدا را میشناخت اين است كه قرآنصريحا میگويد : او به خالقيت خدا اعتراف داشت ، خطاب به خداوند گفت: « خلقتنی من نار و خلقته من طين »( 1 ) . " مرا از آتش آفريدی و او ( آدم ) را از گل " . و دليل بر اينكه به روز رستاخيز اعتقاد داشت اين است كه گفت :« انظرنی الی يوم يبعثون »( 2 ) . " پروردگارا مرا تا روز رستاخيز مهلت بده " . و دليل بر شناخت وی انبياء و معصومين را اين است كه گفت : « فبعزتك لاغوينهم اجمعين الا عبادك منهم المخلصين »( 3 ) . " به عزت تو قسم كه همه فرزندان آدم را گمراه میسازم مگر بندگانخالص شدهات را " . مراد از بندگان خالص شده كه نه تنها عملشان مخلصانه است بلكه سراسروجودشان از غير خدا پاك و آزاد است ، اولياء خدا و معصومين از گناهند ،شيطان آنان را نيز میشناخته است و به عصمت آنان هم معتقد بوده است .قرآن در عين اينكه شيطان را شناسای همه اين مقامات معرفی میكند او راكافر میخواند و كافر میشناسد ، پس معلوم میشود : تنها شناسايی و معرفت، يعنی تسليم فكر و ادراك ، برای اينكه موجودی مؤمن شناخته شود كافینيست ، چيز ديگر لازم است . از نظر منطق قرآن چرا شيطان با اينهمه شناساييها ، از كافران محسوبگشته است ؟ معلوم است ، برای اينكه در عين قبول ادراكاتش حقيقت را ، احساساتشبه ستيزه برخاست ، دلش در برابر درك عقلش قيام كرد ، از قبول حقيقتاباء و استكبار نمود ، تسليم قلب نداشت . پاورقی : . 1 اعراف / . 12 . 2 اعراف / . 14 . 3 ص / 82 - . 83 |