فراوانی كه در مورد قرآن داشتند نسبت به آن بی تفاوت بمانند .اين است كه ما معتقديم دليلی ندارد كه در پی علتی ديگر برويم و فكرخود را خسته نماييم كه چرا از آغاز نهضتهای فكری و عملی مسلمين ، همه جاكلمه " عدل " به چشم میخورد ؟ علت اصلی حساسيت مسلمين نسبت به اين مسأله ، و علت راه يافتن ايناصل در كلام و در فقه و در حوزههای اجتماعی اسلامی ، بلا شك قرآن بود . اماعلت جبهه گيريهای مختلف در اين مسأله كه برخی آن را عريان و بدون لفافهپذيرفتند و برخی با يك سلسله توجيهات و تأويلات آن را از اثر انداختندچيزهای ديگر است كه برخی روانی است ، و برخی اجتماعی و برخی سياسی .اين است نظر ما درباره سر منشأ اصلی طرح اين مسأله در جامعه اسلامی .افرادی ديگر ، ممكن است كه به گونهای ديگر و از زاويه ديگر اين مسألهرا تعليل و تحليل كنند . چنانكه میدانيم پيروان برخی مكتبها بطور كلی جريانات اجتماعی را بهگونهای ديگر تعليل و تحليل میكنند . پيروان اين مكتبها يك سلسله قالبهایساخته و از پيش پرداخته ای دارند و به هر ضرب و زور هست میخواهند همهحوادث را در آن قالبها بشناسانند . در اين گونه مكتبها مسأله تضادهای طبقاتی و موضعگيريهای اجتماعی براساس برخورداريها و محروميتها ، نقش اصلی و اساسی را در همه حركتها وجنبشها ايفا میكنند . از نظر پيروان آن مكتبها همه تجليات روحی و فكری وذوقی و عاطفی بشر ، انعكاسی از نيازهای مادی و روابط اقتصادی است ، همهشؤون ، روبنا است و چيزی كه زير بنا است اقتصاد و شؤون اقتصادی است ،خصوصيات فكری و ذوقی و عاطفی و هنری هر كس را در موضعگيری خاص طبقاتیاو بايد جستجو كرد . اگر سعدی گفته است : " مايه عيش آدمی شكم است "از نظر اين گروه ، نه تنها مايه عيش ، بلكه مايه فكر و احساس و عاطفه وذوق ، و بالاخره آنچه مقدس ناميده میشود نيز شكم است ، همه راهها به شكممنتهی میشود . از نظر پيروان اين مكتبها اگر میبينيم كه در جامعهای بيش از همه چيزسخن عدل به ميان میآيد ، ريشه آن را در نابرابريهای اقتصادی و اجتماعیبايد جستجو كنيم نه در جای ديگر ، و اگر دو گروه مشخص میبينيم كه درلباس فقه يا كلام در برابر يكديگر جبهه گيری میكنند : گروهی طرفدار جدیاصالت عدل به عنوان يك جهان بينی و يا يك معيار برای قانون میگردد وگروهی ديگر بر عكس ، منكر همه اين |