نيست ، يعنی لااقل پايه و مقدمه يك يا چند خير نيست ؟ يا اينكه در درونهر شری خير و بلكه خيراتی مستتر است ، هر شری مولد يك يا چند خير است؟ در قسمت اول ، پاسخ " ثنويه " كه برای هستی ، دو نوع مبدأ قائلشدهاند داده میشود ، و با افزودن قسمت دوم ، ايراد ماترياليستها كه شروررا اشكالی بر حكمت الهی دانستهاند ، و هم ايراد كسانی كه با اشكال شرور، عدل الهی را مورد خرده گيری قرار دادهاند جواب داده میشود . قسمت سومبحث ، نظام زيبا و بديع جهان هستی را جلوه گر میسازد و میتوان آن راپاسخی مستقل ، ولی اقناعی ، يا مكملی مفيد برای پاسخ اول دانست . سبك و روش ما ما با استفاده از همان مطالبی كه حكمای اسلام در اين بحث آوردهاند ، باسبك و طرحی نو به پاسخگويی شبهه شرور پرداخته ايم . جوابی كه در اينكتاب عرضه میكنيم شامل همان عناصری است كه در كتب فلسفه اسلامی -مخصوصا كتابهای صدر المتألهين - در پاسخ اشكال شرور ذكر گرديده است و هردو پاسخ از لحاظ ماهيت يكی است . تفاوت پاسخ ما و پاسخ آنان ، در شيوهخاصی است كه ما اتخاذ كردهايم و اين از آن جهت است كه ما مسأله "شرور " را از نظر " عدل الهی " مورد مطالعه قرار دادهايم ، در حالی كهمعمول حكماء اسلام اين بوده كه اين مسأله را در بحث توحيد و رد شبههثنويه و يا در مسأله " عنايت و علم الهی " و اينكه نحوه تعلق قضاءالهی به شرور چگونه است مطرح كنند ، و چون از اين ديدگاه مخصوص ، آن رامورد مطالعه قرار دادهاند پاسخ آنها بطور مستقيم متوجه رد شبهه "دوگانگی مبدأ " و يا نحوه تعلق قضاء الهی به شرور است ، فقط بطور غيرمستقيم میتوان از آن در بحث " عدل الهی " نيز استفاده كرد .مسأله دوگانگی هستی اساس شبهه " ثنويه " و طرفداران آنها - چنانكه قبلا هم بدان اشاره شد- اين است كه چون هستيها در ذات خود دو گونهاند : هستيهای خوب وهستيهای بد ، ناچار بايد از دو گونه مبدأ صدور يافته باشند تا هر يك ازبديها و خوبيها به آفرينندهای جداگانه تعلق داشته باشد . در واقع ثنويهخواستهاند خدا را از بدی تبرئه كنند ، او را به |