ايران و تبعه غير ايران نمیگذارد . اگر ايرانی و افغانی از لحاظ شرايطمزاجی و محيطی و ساير شرايط طبيعی متساوی باشند محال است كه ميكروببيماری ، تبعيضی قائل شود و بگويد چون افغانی ، تبعه ايران نيست من بااو كاری ندارم . اينجا حساب خلقت و طبيعت است نه حساب اجتماع وقراردادهای اجتماعی ، حساب ، حساب تكوين است نه حساب تقنين و تشريع .مقررات الهی از نظر پاداش و كيفر ، و سعادت و شقاوت افراد ، تابعشرايط واقعی و تكوينی است . چنين نيست كه اگر كسی مدعی شود كه چون مننامم در دفتر اسلام ثبت شده است و اسما مسلمانم پس بايد امتياز داشتهباشم ، از او پذيرفته گردد . اشتباه نشود ، سخن در مسائل مربوط به پاداش و كيفر ، و سعادت وشقاوت ، و در رفتار خداوند با بندگان است ، سخن در قوانين موضوعه اسلامدر زندگی اجتماعی مسلمين نيست . شك ندارد كه مقررات موضوعه اسلامی مانند همه قوانين موضوعه جهان يكسلسله قوانين قراردادی است و يك سلسله شرايط قراردادی در آنها ملحوظشده است و افراد بشر در اين قوانين كه مربوط به زندگی دنيوی آنها استالزاما بايد از يك سلسله شرايط قراردادی پيروی كنند . ولی فعل خداوند و جريان مشيت الهی در نظام تكوين و از آنجمله سعادتبخشيدن و به شقاوت كشيدن افراد ، و پاداش و كيفر دادن به آنها تابع |