داشتن شخص برای آن نيست . اگر كسی از رحمت خدا محروم گردد صرفا بهموجب قابل نبودن خود او است نه آنكه - معاذ الله - در رحمت خدامحدوديت وضيقی باشد . رحمت خدا همچون اعتبار بانكی يك بازرگان نيستكه محدود باشد . اعتبار رحمت الهی نامحدود است ، ولی قابلها متفاوتند ،ممكن است كسی بكلی فاقد قابليت باشد و نتواند از رحمت خدا بهرهایبگيرد . از نظر متون دينی اين اندازه مسلم است كه كفر به خدا و شرك ، مانعمغفرت است . قرآن كريم میفرمايد : « ان الله لا يغفر ان يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء »( 1 ) ." خدا شرك را نمیآمرزد ، و آنچه پايين تر از شرك است برای هر كسكه بخواهد میبخشد " . اگر ايمان از دست برود رابطه انسان با مغفرت يكباره بريده میشود وديگر بهره برداری از اين لطف عظيم امكان نخواهد داشت . زمانی كه بر دلآدمی مهر كفر زده شود مانند ظرف دربستهای میگردد كه اگر در همهاقيانوسهای جهان فرو برده شود قطرهای آب به درون آن نخواهد رفت . وجودچنين فردی همچون شوره زاری میگردد كه آب رحمت حق در آن بجای گل ،بوتههای خار پديد میآورد . باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست در باغ ، لاله رويد و در شورهزار خس اگر در شوره زار ، گل نمیرويد ، از كمبود باران نيست ، از قابل نبودنزمين است . قرآن كريم سعه رحمت پروردگار را از زبان حاملين عرش چنين بيان میكند: « الذين يحملون العرش و من حوله يسبحون بحمد ربهم و يؤمنون به ويستغفرون للذين آمنوا ربنا وسعت كل شیء رحمة و علما فاغفر للذين تابوا واتبعوا سبيلك و قهم عذاب الجحيم »( 2 ) . پاورقی : . 1 نساء / . 116 . 2 غافر / . 7 |