يافته و به سراغ من آمده است . مضطرب شدم . در اضطراب بودم كه حضرتسيد الشهداء ( ع ) تشريف آوردند و به من فرمودند : غصه نخور ، من آن رااز تو جدا میكنم " ( 1 ) . در اين داستان ، اشارهای به شفاعت هست كه در بحث آينده به ياری خداعنوان میكنيم . كوتاه سخن پاسخ اشكال " تناسب كيفر و گناه " به اين صورت خلاصه میشود كهرعايت تناسب ، بحثی است كه در مورد كيفرهای اجتماعی و قرار دادی قابلطرح است . البته در اينگونه كيفرها ، قانونگزار بايد متناسب بودن كيفررا با جرم در نظر بگيرد ، اما در كيفرهايی كه رابطه تكوينی با عمل دارديعنی معلول واقعی و اثر حقيقی كردار است يا كيفری كه با گناه ، رابطهعينيت و وحدت دارد ، يعنی در حقيقت خود عمل است ، ديگر مجالی از برایبحث تناسب داشتن و نداشتن نيست . برتراند راسل كه میگويد چگونه ممكن است خدايی باشد و ما را در برابرجرمهای بسيار كوچك ، مجازاتهای بسيار بزرگ بكند اين معنی را دركنمیكرده كه رابطه آخرت با دنيا از قبيل روابط قراردادی و اجتماعی نيست. امثال راسل از معارف و حقايق اسلامی دور و بيخبرند ، با الفبای معارفالهی هم آشنايی ندارند . آشنايی امثال راسل فقط با دنيای مسيحی است ، ازحكمت و فلسفه وپاورقی : . 1 مرحوم حاج ميرزا علی آقا اعلی الله مقامه ، ارتباط قوی و بسيارشديدی با پيغمبر اكرم و خاندان پاكش ( صلوات الله و سلامه عليهم ) داشت. اين مرد در عين اينكه فقيه ( در حد اجتهاد ) و حكيم و عارف و طبيب واديب بود و در بعضی از قسمتها ، مثلا طب قديم و ادبيات ، از طراز اولبود و " قانون " بوعلی را تدريس میكرد ، از خدمتگزاران آستان مقدسحضرت سيد الشهداء عليهالسلام بود ، منبر میرفت و موعظه میكرد و ذكرمصيبت میفرمود ، كمتر كسی بود كه در پای منبر اين مرد عالم مخلص متقیبنشيند و منقلب نشود ، خودش هنگام وعظ و ارشاد كه از خدا و آخرت يادمیكرد در حال يك انقلاب روحی و معنوی بود و محبت خدا و پيامبرش وخاندان پيامبر در حد اشباع او را بسوی خود میكشيد ، با ذكر خدا دگرگونمیشد ، مصداق قول خدا بود : الذين اذا ذكر الله وجلت قلوبهم و اذا تليت عليهم آياته زادتهمايمانا و علی ربهم يتوكلون »( انفال / 2 ) . نام رسول اكرم ( صلی الله عليه و آله ) يا اميرالمؤمنين ( عليهالسلام )را كه میبرد اشكش جاری میشد . يك سال حضرت آية الله بروجردی ( اعلیالله مقامه ) از ايشان برای منبر در منزل خودشان در دهه عاشورا دعوتكردند ، منبر خاصی داشت ، غالبا از نهج البلاغه تجاوز نمیكرد . ايشان درمنزل آية الله منبر میرفت و مجلسی را كه افراد آن اكثر از اهل علم وطلاب بودند سخت منقلب میكرد بطوری كه از آغاز تا پايان منبر ايشان ، جزريزش اشكها و حركت شانهها چيزی مشهود نبود . |