شرايط تكوينی و شرايط قراردادی غالبا افراد ، مقررات الهی را در خلقت و آفرينش ، و پاداش و كيفر ،و سعادت و شقاوت ، با مقررات اجتماعی بشری قياس میگيرند ، در صورتیكه اين امور تابع شرايط تكوينی و حقيقی است و جزئی از آن است ، ولیاوضاع و مقررات اجتماعی ، تابع مقررات اعتباری قراردادی است . مقرراتاجتماعی میتواند تابع شرايط قراردادی باشد ولی مقررات خلقت و آفرينش واز آن جمله پاداش و كيفر الهی نمیتواند تابع اين شرايط باشد بلكه تابعشرايط تكوينی است . برای روشن ساختن فرق يك سيستم تكوينی و يك سيستماعتباری مثالی میزنيم : میدانيم كه در سيستمهای اجتماعی ، هر كشوری برای خودش مقررات وقوانين خاصی دارد . مقررات اجتماعی ، در برخی مسائل ، ميان دو نفر كه ازلحاظ شرايط طبيعی و تكوينی مساوی هستند ولی از نظر شرايط اعتباری وقراردادی تفاوت دارند - مثل اينكه يكی تبعه آن كشور است و ديگری نيست- تفاوت قائل میشود . مثلا وقتی كه میخواهند در ايران افرادی را استخدام كنند اگر يك نفرايرانی و يك نفر افغانی هر دو از لحاظ شرايط تكوينی برابر باشند و برایاستخدام شدن مراجعه كنند ، امكان دارد كه ايرانی استخدام شود و افغانی بهعلت اينكه تبعه ايران نيست استخدام نگردد . در اينجا اگر شخص افغانیبگويد من از لحاظ شرايط طبيعی با آن ايرانی كه استخدام شده است كاملامساوی هستم ، اگر او سالم است من هم سالمم ، اگر او جوان است من همجوانم ، اگر او متخصص در فلان كار است من هم متخصصم ، پاسخ میشنود كهمقررات اداری اجازه نمیدهد كه شما را استخدام كنيم . با يك امر قراردادی ، وضع همين شخص افغانی تغيير میكند و مانندديگران میگردد ، يعنی مراجعه میكند و برگ تابعيت ايران میگيرد . بديهیاست كه برگ تابعيت تأثيری در شخصيت واقعی او ندارد ، ولی او از نظرمقررات اجتماعی ، شخص ديگر شده است . معمولا اعتبار شرايط قراردادی باعدم رعايت مساوات در شرايط واقعی و تكوينی توأم است . ولی در مسائلی كه تابع مقررات اجتماعی و قراردادی نيست و صرفا تابعشرايط تكوينی است ، مطلب طوری ديگر است . مثلا اگر خدای ناخواسته يك بيماری نظير " وبا " به ايران بيايد ،تفاوتی بين تبعه |