نقض قانون نوع نادرست شفاعت كه به دلايل عقلی و نقلی مردود شناخته شده است ايناست كه گناهكار بتواند وسيلهای برانگيزد و به توسط آن از نفوذ حكم الهیجلوگيری كند ، درست همان طوری كه در پارتی بازیهای اجتماعات منحط بشریتحقق دارد . بسياری از عوام مردم ، شفاعت انبياء و ائمه ( عليهمالسلام ) را چنينمیپندارند ، میپندارند كه پيغمبر اكرم ( صلی الله عليه و آله و سلم ) واميرالمؤمنين ( ع ) و حضرت زهرا ( سلام الله عليها ) و ائمه اطهار خصوصاامام حسين ( ع ) متنفذهايی هستند كه در دستگاه خدا اعمال نفوذ میكنند ،اراده خدا را تغيير میدهند و قانون را نقض میكنند . اعراب زمان جاهليت نيز درباره بتهايی كه شريك خداوند قرار میدادندهمين تصور را داشتند ، آنان میگفتند كه آفرينش ، منحصرا در دست خداستو كسی با او در اين كار شريك نيست ، ولی در اداره جهان ، بتها با اوشركت دارند . شرك اعراب جاهليت ، شرك در " خالق " نبود ، شرك در" رب " بود . میدانيم كه در ميان افراد بشر گاهی كسی مؤسسهای را بوجود میآورد ولیاداره آن را به ديگری واگذار مینمايد ، يا در اداره آن مؤسسه ، خودش باديگران بطور مشترك دست در كار میشود . عقيده مشركين درباره خدا و جهانو در اداره جهان به اين شكل بود . قرآن كريم بسختی با آن مبارزه كرد ومكرر اعلام نمود كه برای خدا شريكی نيست نه در خالقيت و نه در ربوبيت ،او به تنهايی ، هم پديد آورنده جهان است و هم تدبير كننده آن ، ملك وپادشاهی جهان اختصاص به او دارد و او رب العالمين است . |