اينگونه افراد پيش خود فكر میكنند همانطور كه هيچ مانعی نيست كه فلانرئيس ، مرؤوس باشد و مرؤوس ، رئيس ، چرا نبايد گوسفند بجای انسان ، وانسان بجای گوسفند باشد ؟ چرا آن را گوسفند و اين را انسان قرار داد ؟نمیدانند كه چنين چيزی محال است ، زيرا علت بودن علتی برای معلولیمعين ، و معلول واقع شدن معلولی برای علتی معين ، جعلی و قراردادی نيست. اگر " الف " علت است از برای " ب " ، به خاطر خصوصيتی است كهدر ذات " الف " وجود دارد و آن را علت " ب " ساخته است ، و نيز" ب " كه معلول " الف " است خصوصيتی دارد كه به خاطر آن ، مربوطبا " الف " گشته است ، و اين خصوصيت ، چيزی جز نحوه وجود آنها نيست، و به همين دليل ، آن خصوصيت ، امری واقعی است نه اعتباری و عارضی وقابل انتقال . عليهذا ارتباط هر علت با معلول خودش و ارتباط هر معلولبا علت خودش از ذات علت و ذات معلول بر میخيزد ، معلول به تمام ذاتخود مرتبط با علت است و علت نيز به تمام ذات خود منشأ صدور معلولاست . از اينجا - همانطوری كه قبلا اشاره كرديم - روشن میگردد كه مرتبه هروجودی عين ذات او است و تخلف ناپذير است . درست مانند مراتب اعداد. در يك صف اتوبوس ، افراد را میتوان عقب و جلو كرد ، ولی مراتباعداد را نمیتوان عقب و جلو كرد ، عدد پنج كه رتبهاش بعد از عدد چهارقرار دارد ممكن نيست قبل از آن قرار بگيرد . قبل از عدد چهار ، جز عددسه چيزی نمیتواند باشد ، حتی اگر آن را پنج هم بناميم ، فقط نام را عوضكردهايم و محال است كه واقعيت آن را عوض كنيم . بين همه موجودات جهان چنين نظامی ذاتی و عميق برقرار است . اين جملهقرآن كريم درباره فرشتگان كه میگويد : « و ما منا الا له مقام معلوم »( 1) " نيست از ما كسی مگر آنكه مقام معلومی دارد " درباره همه موجوداتصادق است . هر چيزی جای خاصی دارد و فرض آن در غير جای خودش مساوی بااز دست دادن ذات آن است و خلف است ( 2 ) . نظام عرضی علاوه بر نظام طولی كه ترتيب موجودات را از لحاظ فاعليت و خالقيت وايجادپاورقی : . 1 صافات / . 164 . 2 برای تفصيل بيشتر به كتاب " اصول فلسفه و روش رئاليسم " مقالههشتم و نهم مراجعه شود . |