عده در نهايت زشتی و يا بيمار تنی هستند . هر يك از اين دو گروه دراقليتند . گروهی كه اكثريت را تشكيل میدهند مردمی هستند كه از لحاظسلامت و مرض و همچنين از لحاظ زيبايی و زشتی متوسطند ، نه سلامتی واعتدال مزاج مطلق دارند و نه مانند ناقص الخلقهها دچار نقص و بيماریدائم میباشند ، نه زيبای زيبا هستند و نه زشت زشت . از لحاظ روحی و معنوی نيز مردم همين طورند ، يك عده شيفته حقيقتند ويك عده دشمن سرسخت آن . گروه سوم متوسطين و اكثريت هستند كه نه مانندگروه اول شيفته و عاشق حقيقتند و نه مانند گروه دوم دشمن و خصم حقيقت .اينان مردمی هستند كه به حقيقت نرسيده اند ولی اگر حقيقت به ايشانارائه گردد از پذيرش آن سرباز نمیزنند " . به عبارت ديگر از نظر اسلامی و با ديد فقهی ، آنها مسلمان نيستند ولیاز لحاظ حقيقت ، مسلم میباشند ، يعنی تسليم حقيقتند و عناد با آن ندارند. بوعلی پس از اين تقسيم میگويد : و استوسع رحمة الله . " رحمت الهی را وسيع بدان و آن را در انحصار يك عده معدود مشمار "( 1 ) . صدر المتألهين در مباحث خير و شر " اسفار " از جمله اشكالات آنجااين مطلب را ذكر میكند كه : " چگونه میگوييد خير بر شر غلبه دارد و حال آنكه وقتی كه به انسان كهاشرف كائنات است نظر میافكنيم میبينيم اكثر انسانها از لحاظ عملگرفتار اعمال زشت ، و از لحاظ اعتقاد دچار عقايد باطله و جهل مركب اندو اعمال زشت و اعتقادات باطله ، امر معاد آنها را ضايع ، و آنان رامستحق شقاوت میگرداند . پس عاقبت نوع انسان كه ثمره و گل سر سبد هستیاست شقاوت و بدبختی است " . صدر المتألهين در جواب اين اشكال اشاره به سخن بوعلی میكند و میگويد :" مردم در آن جهان از نظر سلامت و سعادت مانند اين جهان از نظرسلامتند . همانطوری كه در اين جهان سالم و سالم و زيبای زيبا و همچنينبيمار بيمار و زشت زشت در اقليتند ، و اكثريت با متوسطان است كه سالمنسبی میباشند ، در آن جهان نيز كملين كه به تعبير قرآن " السابقون "میباشند و همچنين اشقيا كه به تعبير قرآن " اصحاب الشمال " میباشنداندكند و غلبه با متوسطان است كه قرآن كريم آنها را " اصحاب ايمان "میخواند " . پاورقی : . 1 " اشارات " اواخر نمط هفتم . |