فلاسفه الهی از اين ديدگاه بحث میكردند كه اگر بنا شود همه مردمی كه ازدين خارجند اهل شقاء و عذاب الهی باشند لازم میآيد كه در نظام هستی غلبهبا شر و قسر باشد ، در حالی كه اين مطلب از اصول قاطع و مسلم است كهاصالت و غلبه برای سعادتها و خيرهاست نه برای بدبختيها و شرور .بشر ، گل سرسبد آفرينش است ، همه چيز ديگر برای خاطر او ( البته بهمفهوم صحيحی كه حكيمان از اين مطلب درك میكنند نه به مفهومی كه معمولاكوته نظران میانديشند ) خلق شده است . اگر بنا باشد كه بشر خودش برایدوزخ آفريده شده باشد يعنی مال اكثريت انسانها دوزخ باشد پس بايداعتراف كرد كه خشم خدا بر رحمتش میچربد ، زيرا اكثريت مردم از دين حقبيگانه هستند ، تازه آنها هم كه به دين حق مشرفند ، از لحاظ عمل دچارضلالت و انحرافند . اين بود طرح بحث در نزد فيلسوفان . قريب نيم قرن است كه بر اثر سهولت ارتباطات ميان ملل مسلمان وغيرمسلمان و ازدياد وسائل ارتباطی و بالا رفتن ميزان مراوده ملتها بايكديگر ، اين مسأله در ميان عموم طبقات ، خصوصا طبقه به اصطلاح روشنفكرمورد پرسش و گفتگو است كه آيا شرط حتمی قبول شدن اعمال صالح ، اسلام وايمان است ؟ اينها وقتی كه در زندگی بعضی از مخترعين و مكتشفين بشر در عصر اخير كهمسلمان نيستند ولی خدمات بسيار ارزندهای به بشريت كردهاند ، مطالعهمیكنند و آنها را لايق پاداش میيابند و از طرف ديگر قبلا چنين میانديشيدهاند كه عمل غير مسلمان مطلقا هبا و هدر است ، سخت دچار ترديدو اضطراب میگردند . بدين ترتيب مسألهای كه سالها در قلمروی خاصفيلسوفان بود به ميان محافل عامه مردم پا گذاشت و به صورت اشكالی درمسأله عدل الهی درآمد . البته اين اشكال مستقيما مربوط به عدل الهی نيست ، اين اشكال مربوط بهديد اسلام درباره انسان و اعمال انسان است و از اين نظر با عدل الهیمربوط میگردد كه به نظر میرسد اينگونه ديد و اظهار نظر درباره انسان واعمال او و معامله حق متعال با او بر خلاف موازين عدل الهی است .من در تماسهايی كه با جوانان و دانشجويان داشته و دارم با طرح اينپرسش زياد روبرو شدهام ، گاهی میپرسند آيا مخترعين و مكتشفين بزرگ بااينهمه خدمات شايانی كه نسبت به بشريت انجام دادهاند به جهنم میروند ؟آيا پاستور و اديسون و امثالشان جهنمی هستند و مقدسين بيكارهای كه عمریرا به بطالت در گوشه مسجد بسر بردهاند بهشتی هستند ؟ آيا خدا بهشت رافقط برای ما شيعهها ساخته است ؟ |