. 7 شريت شرور نوع دوم ، در وجود اضافی و نسبی آنهاست نه در وجود فینفسه شان . . 8 آنچه واقعا وجود دارد و جعل و خلق و عليت به آن تعلق میگيرد ،وجود حقيقی است نه وجود اضافی . . 9 شرور ، مطلقا مجعول و مخلوق بالتبع و بالعرضند نه مجعول بالذات .. 10 جهان يك واحد تجزيه ناپذير است ، حذف بعضی از اجزاء جهان وابقاء بعضی ، توهم محض و بازيگری خيال است . . 11 شرور و خيرات ، دو صف و دو رده جدا نيستند ، به هم آميختهاند ،عدمها از وجودها ، و وجودهای اضافی از وجودهای حقيقی تفكيك ناپذيرند .. 12 نه تنها عدمها از وجودها ، و وجودهای اضافی از وجودهای حقيقیتفكيك ناپذيرند ، وجودهای حقيقی نيز به حكم اصل تجزيه ناپذيری جهان ،پيوسته و جدا ناشدنی هستند . . 13 موجودات به اعتبار انفراد و استقلال ، حكمی دارند و به اعتبار جزءبودن و عضويت در يك اندام ، حكمی ديگر . . 14 آنجا كه اصل پيوستگی و انداموارگی حكمفرماست ، وجود انفرادی ومستقل ، اعتباری و انتزاعی است . . 15 اگر شر و زشتی نبود ، خير و زيبايی معنی نداشت . . 16 شرور و زشتيها نمايانگر خيرات و زيبائيهاست . . 17 شرور ، منبع خيرات ، و مصائب ، مادر خوشبختيهاست . |