ظرفيت موجودات هم يكسان نيست ، استعدادها مختلف است ، هر ظرفی به قدری كه گنجايش دارد از رحمت خدا لبريز میگردد . اين نكته همان مطلبی است كه در بخش دوم ، تحت عنوان " راز تفاوتها " بيان كرديم ، تكرارش در اينجا - علاوه بر فايده تكميل - برای اين بود كه توهم نشود كه در آفرينش جهان ، اصالت جمع در نظر گرفته شده است و برای زيبايی مجموعه ، به بعضی از اجزاء ستم شده است . نه ، در اينجا ، مجموعهای زيبا پديد آمده كه زيبايی آن ، رهين اختلافها و تفاوتها است و در عين حال تفاوتها هم از نوع تبعيض و ظلم نيست ، هم حق فرد رعايت گرديده و هم صلاح جمع . كسانی كه در پاسخ اشكال " شرور " تنها به جنبه لزوم تفاوت در نظام كل توجه كردهاند ، پاسخشان ناقص است زيرا جزء ناقص حق دارد اعتراض كند كه حالا كه لازم است در نظام كل يكی كامل باشد و يكی ناقص ، چرا من ناقص آفريده شدم و ديگری كامل ؟ چرا كار بر عكس نشد ؟ همچنين ممكن است " زشت " اعتراض كند كه حالا كه لازم است در نظام آفرينش ، هم زشت باشد و هم زيبا ، چرا من زشت باشم و ديگری زيبا ؟ چرا كار بر عكس نشد ؟ وقتی كه امر داير است كه يكی بهره وجودی كمتر بگيرد و يكی بهره وجودی بيشتر ، چه مرجحی هست كه فی المثل " الف " بهره بيشتری دريافت دارد و " ب " بهره كمتری ؟ عليهذا صرف اينكه بگوييم در نظام كل جهان ، وجود زشت و زيبا ، كامل و ناقص ، توأما ضروری است اشكال را حل نمیكند ، اين مطلب نيز بايد ضميمه و اضافه گردد كه در عين حال هر موجودی از موجودات و هر جزئی از اجزاء جهان ، حظ و حق خود را كه امكان داشته دريافت دارد دريافت كرده است . به عبارت ديگر مسأله " فايده " ، " مصلحت " ، " حكمت " كه برای شرور و بديها ذكر میشود همه فرع بر اين است كه به آن حقيقت پیببريم كه رابطه علل و اسباب با معلولات و مسبباتشان ، و رابطه مقدمات با نتايج ، و رابطه مغياها با غايتها ضروری است و سنن الهی لا يتغير است . مصائب ، مادر خوشبختيها مجموعه عالی ، رل مهمی دارند ، مطلب اساسی ديگری در رابطه بدی و خوبی نيز وجود دارد . بين آنچه ما به عنوان مصيبت و بدی میخوانيم و آنچه به نام كمال و سعادت |