معين میكند ، نظام ديگری بر خصوص جهان طبيعت حاكم است كه شرايط مادی و اعدادی بوجود آمدن يك پديده را تعيين مینمايد ( 1 ) . اين نظام ، نظام عرضی ناميده میشود و به موجب اين نظام است كه تاريخ جهان وضع قطعی و مشخصی پيدا میكند . هر حادثه در مكان و زمان خاصی پديد میآيد ، و هر زمان خاص و مكان خاص ، ظرف حوادث معينی میگردد . ما معمولا وقتی يكی از پديدهها را مورد سؤال و ترديد قرار میدهيم فقط به خود آن پديده توجه میكنيم ، حساب نمیكنيم كه آن پديده در نظام هستی چه جايی و چه وضعی دارد ؟ در حالی كه هر پديدهای خواه نيك باشد يا بد ، معلول يك سلسله علل مخصوص و وابسته به شرايط معينی است ، هيچوقت يك حريق بدون ارتباط به عوامل و حوادث ديگر رخ نمیدهد و جلوگيری از وقوع آن نيز جدا از يك سلسله علل و عوامل ، خواه مادی و خواه معنوی ، امكان پذير نيست . هيچ حادثهای در جهان ، " منفرد " و " مستقل " از ساير حوادث نيست ، همه قسمتهای جهان با يكديگر متصل و مرتبط است . اين اتصال و ارتباط ، همه اجزاء جهان را شامل میگردد و يك پيوستگی عمومی و همه جانبه را بوجود میآورد . اصل وابستگی اشياء به يكديگر ، و به عبارت ديگر اصل وحدت واقعی جهان - وحدت اندام واری - اصلی است كه حكمت الهی تكيه فراوان بر آن دارد . اصل وابستگی اشياء ، در حكمت الهی مفهوم جدی تری پيدا میكند و آن مفهوم " تجزيه ناپذيری " جهان است . بعدا درباره اين اصل توضيح بيشتری خواهيم داد . در فلسفه گفته میشود : " كل حادث مسبوق بمادش و مدش " يعنی هر پديدهای در چهارچوب زمان خاص و مكان خاص واقع میشود . هر پديده ، زمان خاصی و مكان خاصی دارد . ممكن نيست كه همه زمانها يا همه مكانها برای يك حادثه ، بی تفاوت باشد . پاورقی : |