جدل ، منطق نيروها آندره پیيتر در اين قسمت تحت عنوان " جدل ، منطق نيروها " چنينمیگويد : " پس جدل عبارت خواهد بود از مطالعه پيوستگی تضادهائی كه تاريخ رابوجود میآورد ، زيرا تاريخ بشريت ، جز برگزاری زندگی در وسيعترين زمينهچيز ديگری نيست . تاريخ نيز نظير زندگی ، پيوستگی منطقی نيروهائی استكه با يكديگر در نبردند . برای هگل فلسفه حقيقی همين است كه بجایسرگردان شدن در جهانی مملو از مفاهيم انتزاعی به مطالعه منطق واقعيتهاپرداخته شود . به اين طريق كلمه جدل معنای تازهای میگيرد . ديگر آنطور كه مورد نظرفلسفه كلاسيك بود " ديالوگهای " افلاطون و دعوای اسكو لاستيكها ) منظوراز جدل ، جدال افكار نيست بلكه جدال نيروها و برخورد قدرتها است كه طیزمان تحول میيابد . در واقع تمام كوشش مكتب ماركس نيز بيان و تشريحجدل رژيم سرمايهداری خواهد بود " . منظور از جدل همان ديالكتيك است و كلمه " ديالكتيك " همانند كلمه" ايده " و " ايدئاليسم " در طول تاريخ تطورات گوناگونی پيدا كرده ودر هر دوره معنای خاصی داشته است ( 1 ) . كلمه ديالكتيك در اصطلاح سقراط و افلاطون به همان روش فكری خاص خودآنها اطلاق میشده است . روش سقراط كه امروزه هم به روش سقراطی معروفاست مبتنی بر برخورد عقايد و افكار بود و هنگامی كه وی میخواست مسائلرا تحليل كند آنها را میشكافت و از سادهترين مسائل شروع میكرد تا بهبغرنجترين مسائل میرسيد . افلاطون نيز كه بقول اينها روش خاص اشراقی درفكر داشت همان روش خود را ديالكتيك میناميد . سپس ارسطو آمد و منطق را مبوب كرد و در باب صناعات سه گانه ( 2 )كه بين مبادی استدلال تفكيك میكند جدل و برهان را از يكديگر تفكيك نمود، مبادی برهان همان مبادی ششگانهای است كه میشناسيم : بديهيات اوليه ،مشاهدات ، فطريات ، تجربيات متواترات ، حدسيات . ولی مبادی جدلمشهورات است و مسلمات . در برهان مقصد شخص كشف حقيقت است و لذابايد بر قضايائی تكيه كند كه صد در صد برای او يقينی هستند ولی در جدلهدف غلبه بر خصم است و از مشهورات و مسلمات میتوان استفاده كرد . بههر حال در دنيای قديم ديالكتيك صفت تفكر بوده است ، يعنی به عالم واقعارتباط نداشته ، اگر برخورد بوده ، برخورد فكرها بوده كه اين فكرها درمقابل يكديگر قرار بگيرند و از تضادها حقيقتی كشف بشود . اينها مدعیهستند كه ديالكتيك نبرد و برخورد است ولی نه فقط برخورد و نبرد فكرهابلكه در درجه اول برخورد نيروها در متن واقع ، كه برخورد فكرها انعكاسیاست ازپاورقی : 1 - در رسالهای كه پل فولكيه تحت عنوان " ديالكتيك " نوشته است ،تطورات تاريخی اين كلمه بيان شده است . 2 - اين صناعات در نزد ارسطو سهتا بود كه بعد دوتای ديگر بر آنهاافزوده شد و به صناعات خمس موسوم گشت . |