منطقشان منطق جامد و ثابت است و ما منطقمان منطق متحول ، يعنی ما بامتدی فكر ميكنيم كه مفاهيم تحرك پيدا ميكند ، و آنها با متدی فكر ميكنندكه مفاهيم در ذهن آنها جامد است اين با مسئله ، تغيير مغز قابل توجيهنيست ، آن يك امر طبيعی است . اگر بنا باشد . تغيير بكند و محتوياتشهم تغيير بكند ، بايد در همه افراد ، از وحشی و متمدن ، فيلسوف و غيرفيلسوف ، الهی و غير الهی در همه چيز تغيير بكند ، و اگر اسم اين تغييرطبيعی و جبری را تفكر ديالكتيكی بگذاريم ، همه عالم بايد چنين تفكر داشتهباشند ، و معنی ندارد اختصاص به گروه خاصی داشته باشد ( 1 ) . مسأله ديگری كه آنها را به تكامل حقيقت و موقت بودن آن كشانده ،اينستكه ميگويند : تفكری حقيقی است كه با واقعيت است ، اگر ذهن باواقعيت انطباق داشته باشد و با آن متناظر باشد ، چون شناخت انعكاسواقعيت است ، اگر ذهن با واقعيت متناظر باشد و با آن هماهنگ بشود ،اين ذهن انديشهاش حقيقت است ، و اگر ذهن خودش را منطبق نكند ،انديشهاش حقيقت نيست . آنوقت اين ، تا يك حدی امر اختياری هم خواهدبود ، كسی كه ديالكتيكی فكر ميكند ، هميشه كوشش ميكند كه ذهنش را اصلاحكند ، و آنرا با واقعيت متناظر بكند ، و همان خصلتی كه واقعيت دارد بهذهن بدهد ، و آن كسی كه جامد فكر ميكند ، باين نحو است كه واقعيت يكوضع دارد و ذهن يك وضع ديگر مغاير با آن . ميگويند : واقعيت دارای دو خصلت طبيعی است ، يكی اينكه ، متغير استديگر اينكه هيچ چيزی در طبيعت جدا از اشياء ديگر نيست ، يعنی دائماتحت تأثير اشياء ديگر است ، ( همان اصل تأثير متقابل ) . پس ما بايدبه ذهن خودمان اين خصلت را بدهيم تا متناظر با واقعيت بشود ، يعنی هممفاهيم در آن متغير باشد ، و هم هيچ چيز جدا از اشياء ديگر نبايد در نظرگرفته شده و تعريف بشود . هر چيزی را بايد در جو خودش و با محيط خودشدر نظر گرفت . اين ، همان مسئله وجود ذهنی ما است كه افرادی اينجور خيال ميكنند كهاگر ذهن بخواهد با واقع مطابق باشد ، بايد مصداق همان چيزی باشد كه مصداقآنست . نظريه محقق دوانی هم يك چنين نظريهای است ( 2 ) . او ميگويد : آنی كه در ذهن من است آنوقت ميتواند حاكی از خارج باشدكه مصداق پاورقی : 1 - اشكال : معنای تفكر ديالكتيكی كه اختصاص به گروه خاصی دارد آگاهیاز اين تغيير و علم به آنست ، نه مجرد تغيير در واقع امر . جواب : درك هم نكنيم بالاخره متحول كه هست ، و نتيجه ، اين ميشود كههمه افراد تفكر ديالكتيكی دارند ، ولی عدهای خودشان به متحول بودن فكرشانعلم ندارند ، نه اين حرفی كه اينها ميزنند ، اينها ميگويند : شما مفاهيمدر ذهنتان جامد است [ نه اينكه از تحول ذهنتان آگاه نيستيد ] و اشكال مااينستكه ، اگر ملاك تغيير مفاهيم ، آن حركت عينی طبيعی مغز باشد ، درهمه بايد يكسان باشد ، و نميشود در ذهن احدی جامد باشد ، پس مسلما مقصوداز ديالكتيكی بودن فكر آگاهی از تحول نيست ، نفس متحول بودن است واشكال ما هم وارد است . 2 -
|