7 نيروانا :
وصول به اين هدف را در طرز تفكرات بودا ميبينيم كه داراى تفسيرهاى مختلفى است . راه رسيدن به اين هدف تقريبا همانند راهى است كه مرتاضان و جوكىها در پيش ميگيرند ، با اين تفاوت كه تفكرات بودائى ميكوشد تا حدودى براى اثبات عقيده خود ، جنبه فلسفى بدهد . يك مفهوم مشترك كه در تفاسير مختلف نيروانا ميتوان در نظر گرفت ، عبارتست از انسان رها شده از طبيعت و روابط زنجيرى كه در عالمى از عدم تعين وارد ميشود . اين هدف به اضافه ابهامى كه در هويت خود دارد ، در حذف و منها نمودن امتيازات ارتباط با ابعاد و استعدادهاى انسانى و قانون و عظمتهاى جهان هستى ،
شباهتى با هدف شماره ششم دارد كه بجاى شفاف ساختن جهان هستى و چارهجوئى رنجها و آلام بشرى در صدد منتفى ساختن خود از يك جريان كاملا واقعى برميآيد ، نيروانا هدفى نيست كه « آنچه هست » را در راه وصول روح به
[ 302 ]
عظمت خود مورد بهرهبردارى قرار بدهد ، بلكه با حذف همه هدفهاى واقعى [ كه مسير هدف مطلق زندگى هستند ] به نوعى مبارزه مخفى با خويشتن از واقعيت ميپردازد ، زيرا تفاوت شديد وجود دارد ميان خويشتن كه محصولى از واقعيتهاى هستى است و به وجود آوردن خويشتنى كه با به فعليت رسيدن استعدادهايش ، همه واقعيتها را حذف و خود را جامع آنها ميداند .