شكل يكم
اشخاصى چشمگير بودند كه ميگفتند : « بلى ، على بن ابيطالب مردى است بزرگ و او با رسميت كامل به زمامدارى رسيده است ، اما خوب ،
چه بايد كرد كه قضا و قدر هم وجود دارد يعنى در قضا و قدر الهى است كه معاويه هم كه مردى است مسلمان و داراى قدرت ، نظريات خودش را طرح و پياده كند و قضا و قدر الهى را نميتوان منتفى ساخت » ملاحظه ميشود كه اصطلاح قضا و قدر چگونه بصورت عامل شستشوى مغزى و روانى برآمده ،
عقل و هوش و وجدان مردم ساده لوح را از كار مياندازد . و معلوم است كه وقتى چنان جملاتى از دهان چشمگيران شنيده شود ، چه كسى قدرت دارد كه
[ 122 ]
بگويد : بنابر فرمايش شما ( چشمگيران مزدور ) قضا و قدر خداوندى چنين است كه :
1 قدرت محوران براى رسيدن بقدرت ، ميتوانند حق قانونى يك انسان كامل را كه هرگز از حق و قانون تعدى نميكند پايمال نمايند .
2 قدرت محوران ميتوانند آب را كه ماده حياتى انسانها است ، بروى هفتاد هزار مسلمان كه عمار بن ياسرها و مالك اشترها و صدها مردم پارسا و متقى در ميان آنان وجود دارند ببندند و بخواهند كه آنان از تشنگى نابود شوند ، و اگر مورد بازخواست قرار بگيرند ، پاسخ بدهند كه : خوب ، قضا و قدر الهى چنين بوده است .
3 قدرت محوران ميتوانند هزاران اراذل و اوباش را مانند بسر بن ارطاة و سفيان بن عوف غامدى را بسيج كنند و در هر شهر و ديارى كه نام على بن ابيطالب را بشنوند ، همه جانداران آن شهر و ديار را بكشند و تار و مار كنند و پاسخ آنرا به چشمگيران قرآن بدست حواله كنند كه آنان با كمال وقاحت بفرمايند كه خوب ، قضا و قدر الهى است و ربطى به ما و معاويه صفتان ندارد .
4 قدرت محوران با تكيه به قضا و قدر مجازند كه دروغ بگويند و به تناقضگوئىها مرتكب شوند و دليل اين جواز انسان سوز را همان قضا و قدر الهى ارائه بدهند .
5 قدرت محوران ميتوانند قرآن ، آن كتاب الهى را مستمسك قدرت پرستىهاى شيطانى خود قرار داده و قرآن و قرآنيان را نابود بسازند چرا دست بچنين كارى نزنند ، با اينكه قضا و قدر چنين دستورى را صادر كرده است .
6 قدرت محوران ميتوانند همه تعهدهائى را كه بسته و براى ايفاى آنها سوگند ياد كردهاند ، نقص نموده و از بين ببرند ، چنانكه معاويه تعهدهائى را كه با امام حسن مجتبى عليه السّلام بسته بود ، نقص كرد و از بين برد ، چرا
[ 123 ]
چنين نكنند ؟ با اينكه قضا و قدر چنين حكمى داده است اى آقا ، مگر نشنيدهاى ؟ :
با قضا چيره زبان نتوان بود
كه بدوزند اگر صد دهن است