يأس از رحمت خداوندى از صفات كفر و ضلالت است
آيات فراوانى در قرآن وجود دارد كه يأس و نوميدى از رحمت خداوندى را محكوم و آنرا از صفات گمراهان ميشمارد :
قالَ وَ مَنْ يَقْنُطْ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ اِلاَّ الضَّالُّونَ 4 ( گفت : كيست كه از رحمت پروردگارش مأيوس شود مگر گمراهان ) .
اِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ اِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ 5 ( قطعى است كه از رحمت
-----------
( 1 ) الاعراف آيه 156 .
-----------
( 2 ) غافر آيه 7 .
-----------
( 3 ) الانعام آيه 147 .
-----------
( 4 ) الحجر آيه 56 .
-----------
( 5 ) يوسف آيه 87 .
[ 10 ]
خداوند مأيوس نمىشوند مگر كافران ) .
همچنين در مواردى از قرآن از يأس و نوميدى نهى اكيد شده است :
لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً 1 ( از رحمت خداوندى مأيوس مباشيد ، زيرا خداوند همه گناهان را مىبخشد ) .
و بدينجهت است كه يأس از رحمت خداوندى از گناهان كبيره محسوب شده است . البته در كتب اخلاق اسلامى و مباحث مربوط به رذائل اخلاقى و گناهان ، اين مسئله وجود دارد كه فرق است ميان حق اللّه و حق الناس و بخشش گناهان ناشى از محو ساختن و ابطال حق الناس مربوط به خود انسانهائى است كه به آنان ظلم و تعدى شده است و بايد آن ظلم و تعدى را بر طرف ساخته و حق مظلومان را جبران نمود ، تا شايستگى رحمت و مغفرت خداوندى بوجود بيايد . و اما حق اللّه و بعد حق اللهى كه در هر حق الناس وجود دارد ،
مىتواند مشمول رحمت و عنايات خداوندى باشد . اين نكته هم نبايد فراموش شود كه گناهانى كه با تكيه به رحمت و مغفرت خداوندى مورد ارتكاب قرار بگيرد ، مشمول اصل رحمت نمىباشد ، مانند اينكه كسى با تكيه به توبه گناهان را تكرار نمايد . 6 وَ لا مُسْتَنْكَفٍ عَنْ عِبادَتِهِ ( و پرستيدن او تكبر نورزيدنى است ) .