تفسير عمومى خطبه پنجاه و چهارم
2 ، 6 فتداكّوا علىّ تداكّ الإبل الهيم يوم وردها و قد أرسلها راعيها و خلعت مثانيها ، حتّى ظننت أنهم قاتلى او بعضهم قاتل بعض لدىّ ( مردم براى بيعت با من چنان ازدحام كردند كه گوئى شتران تشنه در روز ورود به آب همديگر را ميكوبند ، شترانى تشنه كه ساربانشان آنانرا بحال خود گذاشته و افسارهاى آنانرا رها ساخته باشد ، تا آنجا كه گمان كردم آنان مرا خواهند كشت ، يا بعضى از آنان بعضى ديگر را خواهد كشت ) .