نفرين بر نادان شقى كه لجاجت را هم بر جهل و شقاوتش افزوده است
در تفسير بعضى از خطبههاى گذشته كه امير المؤمنين عليه السلام پس از يأس و نوميدى از هدايت يافتن مردم تبهكار ، به نفرين آنان پرداخته است ، توضيحاتى مختصر داده و نفرين بعضى از پيامبران را درباره امت جاهل و شقى و لجوج خود يادآور شديم ، از آنجمله حضرت نوح عليه السلام بود كه پس از نوميدى كامل از رشد و هدايت يافتن قومش ، آنانرا نفرين فرمود . در اين مبحث بايد نزول عذابهاى الهى را نيز كه با درخواست پيامبران يا بدون درخواست آنان براى هلاك كردن اقوام و ملل ستمكارى كه اميدى بر توبه و انابه آنان نمانده بود ،
متذكر شويم . نبايد از نفرين و عذاب خداوندى كه قومى را به نابودى ميكشاند ،
چنين تصور كنيم كه پيامبران و اولياء اللّه نيز مانند ديگر انسانها گنجايش و ظرفيت خود را از دست ميدهند و قوم خود را با عذاب الهى نابود مينمايند ، پس تفاوتى با ديگر مردم ندارند ، قطعا اين يك تصور باطل است ، زيرا پيامبران الهى نمايندگان رحمت و كرامت و لطف خداوندى بر روى زمين ميباشند و آنان براى اجراى فيض رحمت و كرامت و لطف خداوندى بر بندگانش از هيچ گذشت و تلاشى فروگذارى نكردهاند ، ساليان متمادى عمر خود را در تبليغ و ارشاد و هدايت مردم سپرى كردهاند ، آنان زمانى دهان به نفرين باز كردهاند كه هيچ راهى براى ارشاد و هدايت باقى نمانده و مردم بقدرى در جهالت و شقاوت مخلوط با لجاجت فرو رفته بودند كه زندگى آنان جز زيان و خسارت و سيهروزى و افزودن به تباهىها نتيجه ديگرى نداشته است . پس بايد گفت : چنين نيست كه كاسه صبر پيامبران مانند ظرفيت مردم معمولى لبريز ميشده است ، بلكه اين مردم بودند كه خود را از شايستگى پوشيدن لباس زندگى محروم ميساختند . آيا بخاطر داريد كه حضرت موسى بن عمران عليه السلام يك روز از بامداد تا آخر آنروز به دنبال يك بزغاله كه از گله جدا شده بود ، دويد فقط از ترس اينكه حيوان از تشنگى و گرسنگى بميرد يا اسير چنگال درندهاى شود ؟ و هنگاميكه آن حيوان را
[ 235 ]
پيدا كرد ، دست نوازش به سر و صورتش كشيد و خطاب به او ميگفت : اى حيوان ، كجا ميرفتى ؟ و چرا خود را در هلاكت ميانداختى ؟ [ البته جمله اخير مضمون حال حضرت موسى است ] مگر بياد نداريم كه امير المؤمنين عليه السلام فرموده است : اگر همه اقاليم هفتگانه را با آنچه كه در زير آسمان آنها است ،
بمن بدهند كه با گرفتن پوست جوى از دهان مورچهاى بخدا معصيت كنم ، اين كار را انجام نخواهم داد ؟ بنابر اين ، نفرين پيامبران و اولياء اللّه در حقيقت آرزوى قطع عضو فاسدى از بدن است كه نه تنها اميد بهبودى به آن عضو وجود ندارد ، بلكه ساير اعضاى بدن را هم تباه خواهد ساخت .