گروه دوم آيات مربوط به غيب آسمانها و زمين است كه پشت پرده طبيعت ناميده ميشود
1 إِنّى أَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ 1 ( من غيب آسمانها و زمين را ميدانم ) .
2 وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اِليْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ 2 . ( و غيب آسمانها و زمين از آن خدا است و همه امور بسوى او بر ميگردد ) . و اين مطلب در سوره النحل آيه 77 و الكهف آيه 26 و النمل آيه 65 و فاطر آيه 38 و الحجرات آيه 18 و المائده آيه ، 109 و 116 و التوبه آيه 78 آمده است و از امثال اين آيات روشن ميشود كه جهان طبيعت روبنائى دارد كه ما انسانها بوسيله حواس و ذهن و ابزار و وسائل شناخت ميتوانيم با آنها ارتباط برقرار كنيم و به سود خود در آنها تصرف نمائيم ، و زيربنائى دارد كه ما انسانها با وسايل مزبور نميتوانيم با آن تماس پيدا كنيم ، ولى دانشهاى ما در موقع تحليلها و تركيبهاى
-----------
( 1 ) البقره آيه 33 .
-----------
( 2 ) هود آيه 123 .
[ 245 ]
نهائى ، نوعى روشنائيهاى اجمالى بما ميدهند كه موجب اعتقاد به دخالت مبانى و اصول زير بناى طبيعت در سطح روبنائى آن ميباشد و اين روشنائىها عوامل فراوانى دارند ، از آن جمله : وقتى كه ما پديدههاى طبيعت را بطور كامل تحليل ميكنيم ، باين نتيجه ميرسيم كه يك واحد حقيقى بنام هيولى و يا ماده و يا حركت بعنوان يك حقيقت عينى وجود ندارند كه اينهمه صور و اشكال و روابط و كميتها و كيفيتها در آن واحد حقيقى در جريان قرار بگيرند ، بلكه آنچه كه مىبينيم امور مزبوره را در حال حركت و تحول و كون و فساد مشاهده كنيم و اگر آنها را به دانههاى تسبيح تشبيه كنيم ، نخى وجود ندارد كه آنها را يكى پس از ديگرى يا يكى در كنار ديگرى قرار داده و بجريان بيندازد . با اين مشاهدات عينى است كه ميگوئيم : جهان طبيعت شكافهائى دارد كه پشت پرده خود را نشان ميدهند .
و جريان طبيعت ، همان است كه گروههاى فراوانى از جهانبينان و حتى از آن كسانيكه دنيا را از ديدگاه علمى محض مىنگرند ، ميگويند : كه همه امور جهان طبيعت از يك جهان مافوق سرازير ميگردند . همچنين وقتى كه رابطه « عليت » را ميان حوادث ، مورد توجه تحليلى دقيق قرار ميدهيم ، يك نخ عينى كه پيوند دهنده معلول به علت باشد ، وجود ندارد ، بلكه اين حوادث كه در روبناى طبيعت و يا مشاهدات ابتدائى مورد توجه قرار ميگيرند ، با رابطه علت و معلول جلوه ميكنند ، و واقعيت آن نيست كه براى ما جلوه ميكند ، بلكه همه حوادث با يك استمرار دقيق از جهانى مافوق طبيعت سرازير ميشوند و در موقعيتهائى خاص به شكل علت و معلول ظهور مينمايند .