با دست افشانى و پايكوبى در تعظيم زمامداران ،
شرافت انسانى خود را مختل مسازيد
سپس امير المؤمنين عليه السّلام حركت كرد و به انبار رسيد ، در اين شهر دهقانان بنوخوشنوشك از آنحضرت استقبال كردند ، در موقع استقبال از اسبهاى خود پياده شده و هلهله و پايكوبى براه انداختند و چارپايانى را بهمراه داشتند كه در سر راه آنحضرت نگه داشته بودند . حضرت فرمود : اين چارپايان را كه بهمراه خود داريد ، چيست و براى چه آوردهايد ؟ دهقانان گفتند : اينكه در برابر توبه هلهله و پايكوبى پرداختيم ، اين اخلاق ما است كه براى بزرگداشت
-----------
( 1 ) ديوان خاقانى .
[ 43 ]
و احترام به زمامداران خود مينمائيم و اما چارپايان ، هديهايست كه آوردهايم بشما تقديم كنيم . حضرت فرمود : اما آن بزرگداشت و احترام كه گفتيد بمقتضاى اخلاق هميشگى ما است كه در برابر زمامداران عمل ميكنيم ، سوگند بخدا ، زمامداران شما از اين كار سودى نمىبرند و خودتان را بيهوده به مشقت مىاندازيد ، پس از اين ، هرگز اين كار را تكرار مكنيد .
هر كه را مردم سجودى ميكنند
زهرها در جان او مىآكنند
مولوى و اما اين چارپايان كه بعنوان هديه آوردهايد ، اگر بخواهيد از شما ميگيرم و از مالياتى كه بايد پرداخت كنيد ، حساب ميكنم . و اما غذائى كه براى ما تهيه كردهايد ، ما خوش نداريم كه غذاى شما را بدون پرداخت قيمت آن صرف كنيم . دهقانان گفتند : يا امير المؤمنين ، ما آنرا قيمتگذارى مينمائيم و سپس قيمتش را از شما ميگيريم . حضرت فرمود : قيمت واقعى غذا را تعيين نخواهيد كرد ، ما به كمتر از آنچه كه آوردهايد قناعت ميكنيم . دهقانان گفتند :
يا امير المؤمنين ، ما در ميان عرب دوستان و آشنايان داريم ، آيا از اينكه ما بآنان هديهاى كنيم يا آنها هديه ما را بپذيرند ، جلوگيرى ميفرمائى ؟ حضرت فرمود : همه عرب دوستان شما هستند و شايسته نيست كه يكى از مسلمانان هديه شما را بپذيرد و اگر كسى مالى را از شما غصب كرد ، بما اطلاع بدهيد .
دهقانان گفتند : يا امير المؤمنين ، ما دوست داريم تو هديه و كرامت ما را بپذيرى . حضرت فرمود : ما از شما بىنيازتريم ( ما بايد در صورتى كه مناسب باشد بشما هديهاى بدهيم ) ، سپس آنانرا بحال خود گذاشت و حركت كرد .