نيايش در هنگام تصميم به سفر و آغاز آن
سفر به يك معنى بيرون رفتن از آشيانهايست كه آدمى با آن انس و الفت برقرار كرده است . اين انس و الفت يك پديده روانى با اهميتى است كه موجب تمركز قواى دماغى و قدرت بر محاسبه تنظيم زندگى و غير ذلك مىگردد . دو مسئله مهم وجود دارد كه اهميت آشيانه زندگى را بنام وطن گوشزد ميكند .
مسئله يكم تبعيد از وطن بعنوان يك كيفر مسحوب شده است ، اگر بيرون رفتن از وطن باعث رنج و مشقت نبود ، بعنوان كيفر محسوب نميگشت .
مسئلة دوم قصر نمازهاى چهار ركعتى و سقوط نوافل آنها و افطار روزه با شرايط مقرره در فقه است . و بدانجهت كه سفر و اقامت در غير وطن تا مدت زيادى ، دگرگونى تفكرات و تغيير در نظم زندگى و روياروى شدن با حوادث جديد را دربر دارد ، لذا توجه خاصى به خداوند در تصميم و آغاز
[ 32 ]
سفر بسيار مطلوب است و در بعضى روايات هم آداب و اذكار مخصوصى براى آن تعيين شده است . مخصوصا سفرهاى پر مشقت و تلاش ، مانند جنگ و جهاد كه وضع زندگى انسان كاملا غير عادى و در مجراى رويدادهائى است كه از مرز زندگى و مرگ ميگذرد .
نگرانى از چگونگى وضع خانواده و همه كسانيكه در منطقه حيات مسافر مخصوصا مسافر جهاد قرار دارند ، بسيار حساس است كه از ذهن وى دور نمىگردد . 6 ، 10 اللّهمّ أنت الصّاحب في السّفر و أنت الخليفة في الأهل ، و لا يجمعهما غيرك لأنّ المستخلف لا يكون مستصحبا و المستصحب لا يكون مستخلفا ( خداوندا ، توئى يار سفر من ، و توئى ناظر و نگهدارنده دودمان من ، و هيچكسى جز تو توانائى اين هر دو را ( يار و ياور سفر و ناظر و نگهدارنده دودمان ) ندارد ،
زيرا كسيكه همراه متحرك است ، جانشين نمىگردد و كسى كه جانشين است با متحرك حركت نمىكند ) .