رهبر چگونه مىتواند آراء مختلف قضات را تصويب نمايد
آن رهبر نادان كه شغل رهبرى را براى ارضاى حس خودپرستى بدست آورده است ، همه آراء متضاد قضات را تصديق و تصويب ميكند تو درست حكم كردهاى ، او هم درست حكم كرده است آيا حكم جمع ميان دو ضد در قلمرو قضاوت از ديگر پديدههاى جهان هستى و شئون انسانى ، جدا است ؟
اين محال بديهى در قلمرو قضاوت وجود ندارد وقتى كه فرض اينست كه منابع و مأخذ حكم يكى است و موضوعى كه مورد قضاوت قرار گرفته است يكى است ، اين اختلاف از كجا ناشى شده است ؟ جز تكيه بر حدس و دريافت شخصى يا دخالت غرضهاى سودجويانه ، عاملى ديگر بر اختلاف ديدهنميشود فرض ميكنيم كه دو قاضى واقعا صاحبنظرند ، يقينا هر دو مىدانند كه حكم الهى درباره يك موضوع بيش از يكى نيست ، چرا براى رفع اختلاف اقدام به بررسىهاى عميقانه و حذف حدسها و دريافت شخصى نمىنمايند اگر آنان
[ 252 ]
برى از هوى و هوسند ، بچه دليل در ريشهكن كردن عوامل اختلاف نميكوشند اين وظيفه رهبر و يا رهبران است كه هرگونه وسيله رفع اختلافات را آماده كنند نه اينكه براى بدست آوردن دل همه آنان اختلافاتشان را تصويب نمايند 7 ، 9 و الههم واحد و نبيّهم واحد و كتابهم واحد ( در صورتيكه خداى آنان يكى است ، پيامبر آنان يكى است ، كتابشان يكى است )