1 نمايشگر علم در ميان نادانها
نخستين اوصاف متصديان نادان كه حمايت از شخصيت و جان و مال مردم را بر عهده مىگيرند ، اينست كه براى برخوردارى از جلب توجه مردم ،
همواره سراغ نادانان و بىخردان را مىگيرند و در ميان آنان پرسه مىزدند .
با اين پرسهزدن دو نتيجه مهم مىگيرند :
اول : اينكه توجه و حمايت مردم عامى را كه متأسفانه اكثريت چشمگير را در همه جوامع تشكيل مىدهند ، به خود جلب مىكنند و از اين پديده حقنما به بهانه اينكه مردم مرا مىخواهند و خواستن مردم بدون علت نيست ،
بهرهبردارىها مىكنند كه مهمترين آنها پوشاندن نادانىهاى خويش است .
دوم : بوجودآوردن ركود و افزودن بر بىخبريهاى مردم عامى كه زمينه بسيار مناسبى براى ادامه پوشش نادانيهايشان مىباشد . كلمه « موضع » كه در جمله مورد تفسير آمده است ، به معناى شتاب در حركت است كه مىتوان در اين مورد مناسبترين مفهوم تلقى نمود ، زيرا پوشانيدن جهالت و حفظ پوچى شخصيت از آشكارشدن ميان مردم ، به تردستىها و سرعت در تكاپو و غنيمت شمردن فرصتها نيازمند است . شخصيتهائى نادان كه براى ابقاى خود در جامعه عشق مىورزند ، بهتر از همه مىدانند كه حتى عموم مردم عامى را هم براى هميشه نمىتوان فريب داد و احتمال اينكه روزى مشتشان باز شود و پرده از روى جهالتهاى آنان برداشته شود ، عامل رنجدهندهاى است كه در عين حال آن شخصيتهاى نادان را به جست و خيز و تاخت و تاز و پرسهزدن هاى گوناگون وادار مىنمايد . بعضى از خوشبينان افراطى گمان مىبرند :
[ 202 ]
پيشرفت زيادى كه در شناخت شخصيتها نصيب جوامع امروزى گشته است ،
مجالى به جست و خيز و تاخت و تاز نادانهاى عالمنما نگذاشته است . مسلم است كه اين يك تصور خوشبينانه افراطى است كه ناشى از بىاطلاعى از انواع مهارتهائى است كه نادانهاى بسيار هشيار و زيرك دارا مىباشند .
به عنوان نمونه :
1 اينان مىتوانند در بيان اطلاعات ناقص خود ، قيافهاى را به خود بگيرند كه مخصوص دارندگان اطلاعات و تفكرات لازم و كافى مىباشد .
تنها خود آنان مىدانند كه در پشت پرده آن قيافه ساختگى چه مىگذرد .
اگر كسى در تأثير اين قيافهگيرىها ترديد كند ، سراغ مردم سالوس و فريبكار را در صحنه پهناور جوامع بگيرد و بهبيند كه بشر چه قدرتى در نمايش قيافهاى كه ضد هويت واقعى او است دارا مىباشد . اگر اين قدرت در پديدههاى عالم طبيعت وجودداشته باشد ، مىتواند همه نيروها و قوانين را مختل بسازد .
يعنى اگر يك موجود طبيعى اين قدرت را داشته باشد كه در عين حال كه موقعيت علت را اشغال كرده است ، از صادر كردن معلول امتناع بورزد ، همه حلقههاى بهم پيوسته علل و معلولات عالم طبيعت را از كار مىاندازد . اينكه مىبينيم تضاد قيافه تصنعى با هويت واقعى يك فرد ، ميتواند تأثير طبيعى در خود گيرنده قيافه و در ديگران ايجاد نكند ، براى اينست كه بشر از دوگانگى و تضاد و نمايش خلاف واقع كه در ميان افراد جوامع جريان دارد ، مطلع و آگاه است .
2 بهرهبردارى ماهرانه از امتيازى كه دارد ، در راه اثبات اطلاعات و تفكرات قابل قبول در مسائلى كه درباره آنها چيزى نمىداند . اين پديده يكى از خسارتبارترين پليديهاى نادانهاى ماهر است كه در بدبختى جوامع نقش فراوانى را بازى ميكند . به عنوان مثال شخصى است كه قدرت تحليل كشاورزى محض يك جامعه را دارد و با اين قدرت كه خود امتيازى است ،
يكهتاز ميدان هنرهاى قديم و جديد و انواع گوناگون آثار نبوغآميز هنرى
[ 203 ]
مىگردد . اگر ماهرتر بوده باشد ، يك فيلسوف تمام عيارهم مىشود اگر ميدان تاخت و تاز را مناسب ديد ، شايستگى خود را به منصب قانونگذارى و قضاوت هم اظهار مىدارد 3 آشفتگىهائى كه در جوامع به جريان مىافتند و الگوها و معيارها را درهم مىريزند ، مىتوانند فرصت كاملا مناسبى براى تاخت و تاز نادانهاى ماهر به وجود بياورند ، زيرا محاسبه دقيق و تحليل و ريشهگيرى ادعاها ، در موقع آشفتگىها از بين مىروند و ميدانى براى نادانهاى فرصتشناس باز مىشود و آنان مىتوانند مطابق دلخواه خود بهرهبردارىها نمايند .
4 در آن هنگام كه شخصيتهاى شايسته دانش و بينش به اجبار گردانندگان جامعه ، يا بوسيله اختلال در مديريتها از صحنه جامعه بركنار شوند و محروم از فعاليت گردند ، يا عوامل مزاحمى كه سر راه آنان ايجاد مىشود ، فعاليتهاى آنانرا خنثى نمايند ، مسلم است كه نادانهاى ماهر وارد ميدان عمل مىشوند و مشغول بازيگرهاى خود مىگردند .
5 نادانهاى ماهرى وجود دارند كه مىتوانند بىاطلاعى خود را درباره واقعيات ، با فعاليتهاى هنرى بپوشانند ، يعنى مثلا با قلم توانا و بيان زيبا خلاف واقعيتها را بجاى واقعيت و حقيقت نمايش بدهند ، گاهى اين فعاليت هاى هنرى بقدرى نيرومند و جالب است كه مىتواند نه تنها در طول زندگى نادان ماهر ، بلكه در زمانهاى طولانى ، گروهى از مردم را بفريبد . 14 عاد فى اغباش الفتنة ( در تاريكى آشوبها و فتنهها مىتازد )