نوع دوم ارزش مبادلهاى
اين ارزش در اصطلاح اقتصادى عبارت است از ارزشى كه كار يا كالا در حال ارتباط با ساير كارها و كالاها بوجود مىآيد ، يعنى اين ارزش بستگى دارد به مقدار توليد و توزيع و رقابتها و عرضه و تقاضا ، نه خاصيت طبيعى كه خودكار و كالا دارا مىباشند . مىتوان گفت فعاليت همه مغزهاى اقتصادى و اجتماعى و انسانى بايستى متمركز تنظيم و تعديل اين نوع ارزش گردد ، زيرا اين ارزش است كه آرمان سودجوئى سودپرستان و چپاولگران مواد معيشت مردم مىباشد . ضرورت لزوم ارشاد در مسائل اقتصادى اعم از توليد و توزيع و رقابتها و عرضه و تقاضا به جهت تعديل و تنظيم ارزش مبادلهاى روشنتر از آن است كه احتياجى به بحث و تفصيلات داشته باشد . در مكتب اسلام در موارد متعدد لزوم تعديل اين ارزش گوشزد شده است . از آن جمله ابو جعفر فزارى مىگويد :
روزى امام صادق عليه السلام خدمتكارش مصادف را خواست و فرمود :
« عائله من زياد شده است ، اين هزار دينار را بگير و جنسى بخر و آماده مسافرت به مصر باش و در آنجا بفروش » . مصادف مالى خريد و به همراه بازرگانان رهسپار مصر گشت وقتى كه به مصر نزديك شدند ، با قافلهاى كه از مصر بيرون آمده بودند روبرو گشتند ، بازرگانان مدينه كه مصادف وكيل امام صادق ( ع ) هم با آنان بود ، از قافله مصر درباره مال التجارهاى كه با خود آورده بودند ، [ در بازار مصر ] پرسيدند ، اين مال التجاره كالائى بود كه مورد احتياج عموم بود . قافله مصر پاسخ دادند كه اين كالا در مصر ناياب است ،
بازرگانان مدينه با يكديگر سوگند خوردند و پيمان بستند كه مالالتجاره خود را به كمتر از يك دينار به سود يك دينار نفروشند . سپس وارد مصر شده مال را مطابق سوگند و پيمانى كه بسته بودند ، فروخته ، قيمت را گرفتند و به مدينه برگشتند . مصادف نزد امام صادق ( ع ) رفت و دو كيسه داشت كه در هر يك
[ 140 ]
هزار دينار بود . كيسهها را در برابر امام گذاشت و گفت : فدايت گردم اين يك كيسه سرمايه اصلى و اين كيسه دوم سودى است كه به دست آوردهام . امام فرمود « اين سود زياد است ، مالالتجاره را چگونه فروختى ؟ » مصادف جريان سوگند و پيمان را بازگو كرد . امام فرمود : سبحان اللَّه ( اين جمله در مقام شگفتى گفته مىشود ) سوگند مىخوريد كه در جامعه اسلامى كالا را جز به سود صد در صد نفروشيد ؟ سپس امام يكى از دو كيسه را برداشت و فرمود :
« اين سرمايه من است و احتياجى به چنين سودى نداريم » سپس فرمود « اى مصادف تلاش با شمشيرها آسانتر است از طلب روزى حلال 1 » درست است كه ارزشهاى مبادلهاى در دوران ما خيلى پيچيدهتر از دوران امام صادق ( ع ) است ، ولى ملاك در هر دو مورد يكى است و آن اينست كه ارزش مبادلهاى نبايد از ارزش استعمال فاصله نامعقول پيدا كند .
امير المؤمنين عليه السلام در فرمان مالك اشتر درباره لزوم جلوگيرى از فاصله گرفتن ارزش مبادلهاى از ارزش استعمال ، اين دستور را صادر مىفرمايد :
« و بدان كه اكثر بازرگانان و صاحبان صنايع در معاملات سختگير و داراى بخل قبيح و سودجوئى و احتكار منافع عمومى و زورگوئى در مبادلات مىباشند و اين صفات وقيح به ضرر عموم جامعه تمام مىشود و عيب [ نابخشودنى ] براى زمامداران است . از احتكار جلوگيرى كن ، زيرا پيامبر خدا احتكار را ممنوع فرموده است . بايستى معاملات سهل و ساده و با موازين عدالت و قيمتهايى كه به طرفين مبادله تعدى نشود ، انجام بگيرد . اگر پس از آنكه دستور به ممنوعيت احتكار دادى ، كسى مرتكب احتكار شود ، او را مجازات نموده به كيفر خود برسان ، بدون اينكه اسرافى صورت بگيرد [ 2 ] »
-----------
( 1 ) الفروع من الكافى ج 5 ص 161 و 162 محمد بن يعقوب كلينى
( 2 ) نهج البلاغه ج 2 ك ص 438 اصل عبارات نهج البلاغه : ( و اعلم مع ذلك انّ فى كثير منهم ضيقا فاحشا و شحّا قبيحا و احتكارا للمنافع و تحكّما فى البياعات و ذلك باب مضرّة للعامّة و عيب على الولاة فامنع من الاحتكار فإنّ رسول اللّه صلىّ اللّه عليه و آله و سلّم منع منه و ليكن البيع سمحا بموازين عدل و اسعار لا تجحف بالفريقين من البائع و المبتاع . فمن قارف حكرة بعد نهيك ايّاه فنكّل به و عاقبه فى غير اسراف . )
[ 141 ]