مبحث چهارم
آنچه كه در ساختن شخصيتهاى سازنده اهميت حياتى
[ 200 ]
دارد ، دوران فراگيرى آنان و بارورشدن استعداد احساس تعهدات كه مربوط به كوشش گردانندگان سياسى و رهبران فكرى جامعه و احساس شديد مسئوليت آنان مىباشد ، زيرا اگر درست دقت كنيم به استثناى دوران فعاليت مستقل شخصيتهاى سياسى ، همه نوابغ و شخصيتها ، چه در دوران فراگيرى و عضويت معمولى در اعضاى جامعه و چه در آن هنگام كه بارورى آنان به فعليت رسيده است ، مانند مواد خامى هستند كه بدون مديريت صحيح در باره آنان ممكن است بصورت عوامل مضر درآيند . با ملاحظه مباحث چهارگانه ، مىتوانيم تاثير پليد آن شخصيتها را كه نبوغ و استعدادهاى خود را در افساد جامعه بكار مىاندازند و عظمت و ارزش قوانين و اصول منطقى حيات انسانها را مختل مىسازند ، درك كنيم . بنابراين ، دو نوع شخصيتهاى چشمگير مانند دو كودكاند كه مىخواهند از دوران كودكى اصول و قوانين پرچمدارى را فرا بگيرند كه يكى از آندو در دوران رشد پرچمدار خير و كمال ميگردد و ديگرى پرچمدار شر و سقوط انسانها مىشود . اين دو كودك در دامان ابعاد جامعه پرورش مىيابند . در نتيجه ابعاد مزبور را ميتوان مسئول و تكيهگاه آن دو نوع شخصيت قرار داد . البته اين نكته را فراموش نكنيم كه هيچ يك از ابعاد جامعه و تاريخ قدرت تعيين سرنوشت قطعى دو نوع شخصيت مزبور را ندارند ، زيرا چنين فرضى به نفى احساس مسئوليت شخصى شخصيتها مىانجامد . . . و به اضافه اينكه نفى احساس مزبور خلاف واقعيت ملموس درباره همه انسانها معتدل است ، خيانتى آشكار است كه ما به شخصيتها چنين تلقى كنيم كه امتيازات شما ، براى انسانبودن شما كفايت مىكند و احساس مسئوليت شخصى براى شما لزومى ندارد . 12 و رجل قمش جهلا ( 2 كسى است كه انبوهى از نادانىها را در خود جمع كرده است )
[ 201 ]