مسئله سوم ارزش همه موضوعات مفيد و كالاها و اندوختهها ، يا ارزش اكثر آنها معلول كار آدمى است
ابن خلدون در اين مبحث به ارزش كار تأكيد فراوان مىنمايد ، به همين جهت است كه بسيارى از متفكران اقتصادى دوران معاصر ما تصريح مىكنند كه موضوع وابستگى ارزش اكثر كالاها را به كار ، بيش از اقتصاددانان قرن نوزدهم و بيستم ، نخستين بار ابن خلدون به طور جدى مطرح نموده و از آن دفاع كرده است . اين استنباط كاملا صحيح است و عبارات محقق مزبور در اين مسئله كاملا روشن و صريح است . البته در اين مورد هم نبايد به افراطگرى دچار شده كه بگوئيم : ابن خلدون همه مطالب مربوط به كار و ارزش كالا را از جنبههاى گوناگون آنها بررسى علمى دقيق نموده است ، زيرا بديهى است كه كار و كالا و ابعاد و خواص اقتصادى و اجتماعى آنها از
[ 87 ]
ديدگاه متفكران قرن نوزدهم به اينطرف وسيعتر و عميقتر مطرح گشتهاند ،
چنانكه نطفه اوليه بسيارى از موضوعات علمى و فلسفى ، در قرون و اعصار گذشته به وجود آمده سپس با پيشرفت تكاملى تفكرات همان نطفهها روئيده به فعاليتهاى كنونى رسيده است .
نظرات اتمى از دموكريت ، حركت و تضاد از هراكليد ، جاذبه و روانكاوى از جلال الدين محمد مولوى ، اصول هندسه از اقليدس ، وحدتگرائى از پارمنيد و جبر و مقابله از شيخ موسى خوارزمى روش علمى در شناخت نور و ديد آن از حسن بن هشيم بصرى و غيره بروز نموده در قرون بعدى تدريجا مسير تكامل را پيش گرفتهاند .
البته اين را هم مىدانيم كه هر پيشرفت علمى و جهانبينى با امتيازاتى كه دارد ، غالبا همراه با خوشبينيهاى ناشى از عشق به مسائل پيشرفته مىباشد . اين خوشبينى عاشقانه مىتواند نقش بزرگى در بستن سيستم معرفتى انسانى داشته باشد . به عنوان مثال ، هنگامى كه پيشرفت تعقلى در قرون وسطى را در نظر مىگيريم ، مىبينيم كه بعضى از متفكران با دستيافتن بر چنين روش تعقلى ، اگر چه امتيازاتى را مانند توسعه فكرى و گسترش فعاليتهاى تجريدى عقلانى و انديشههاى قياسى بهدستآوردهاند ، ولى خوشبينى ناشى از عشق به چنين روش فكرى ، آنان را در محاصره تعقلهاى دور از تجربه و مشاهدات عينى انداخته ، عظمت و ارزش ، بلكه ضرورت تجربه و مشاهدات عينى در طبيعت و انسان را به بوته فراموشى انداخت . ما بيش از همه چيز بايد اين قانون را بپذيريم كه رابطه انسان را با جز خود چه در قلمرو طبيعت و چه در قلمرو انسان ، نبايد در سيستمهائى كه به وسيله متفكران و دانشمندان به وجود مىآيد ، ببنديم . مسلم است كه تحقيقات و بررسيهاى امروز ما هم درباره كار و ارزش آن از اين قانون مستثنى نمىباشد .
[ 88 ]