رزق و اندوختهها
« ابن خلدون » در تعريف رزق مىگويد : « اگر سود حاصل از كار و اكتساب به خود آدمى برگردد و آن را در راه مصالح و احتياجاتش مصرف
[ 69 ]
نمايد ، رزق گفته مىشود » براى اثبات اين تعريف به يك روايت معروف استدلال نموده است . روايت از پيامبر اكرم است كه مىفرمايد :
« جز اين نيست كه : از مال تو چيزى از آن تست كه خوردى و از بين رفت ، يا پوشيدى و آن را پوشاندى ، يا در راه خدا مصرف كردى و آن را در جاى خود به جريان انداختى » . سپس ابن خلدون مىگويد :
« و اگر از عوامل منفعت كه به دست آورده است ، در راه رفع احتياجاتش بهرهبردارى ننمود ، آن منافع و اموال براى مالكش روزى ناميده نمىشود ، بلكه آنها اندوختههاايست كه به دست آورده است » .
از اين تعريف به اضافه روايتى كه پيامبر اكرم نموده و با نظر به آيه :
وَ ابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ 1 ( روزى را از نزد خدا بجوئيد ) به خوبى روشن مىشود كه معاشى كه در « حيات معقول » بايد تحصيل كرد ، جنبه الهى دارد ، زيرا با نظر به كلمه رزق كه در آيه مزبور وجود دارد و همچنين با نظر به روايت مزبور و بيان ابن خلدون ،
آنچه را كه خداوند متعال به عنوان معاش واقعى براى مردم مقدر نموده است ،
رزق است كه به خداوند رزاق مستند است و بديهى است كه خداوند حكيم با تجويز تجملات و ثروتهاى اندوخته كه حيات معقول را ( كه هدف آفرينش انسانها است ) مختل نمىسازد .
آيا با اين وصف مىتوان اموال و منافعى را كه با قدرت و حيلهگرى و استثمار ظالمانه ديگر انسانها و توليد و عرضه مواد مضر يا بيهوده ، اندوخته مىشود يا در تجملات ويرانگر ابعاد اصيل « حيات معقول » مصرف مىشود ،
« رزق خدادادى ناميد ؟ »
( 1 ) العنكبوت آيه 17 بحث مشروح اين آيه در داستان ابوذر خواهد آمد
[ 70 ]