1 ثروت اندوخته از ديدگاه اسلام
ثروت اندوخته عبارت است از جمع نمودن و متراكم ساختن و راكد كردن مواد معيشت و پول و هر موضوع مؤثر در حيات انسانها كه معلول هدف قراردادن مالكيت در زندگى است ، با اينكه مالكيت مخصوصا از ديدگاه اسلام وسيلهاى براى اداره معقول زندگى است .
مالكيت كه تقريبا عبارت است از اختصاص تصرف مطلق در يك موضوع به فرد يا اجتماع يا گردانندگان آن ، هنگامى كه جنبه هدفى به خود مىگيرد انسان را مملوك و مملوك را مالك انسان مىنمايد ، بنابراين عشاق ثروت اندوخته ، بردگانى هستند كه ادعاى مالكيت بر اموال و نفوس جامعه دارند اگر ثروت اندوخته با ارشاد اقتصادى هيئت حاكمه به جريان بيافتد به طورى كه آسيب به حيات معقول انسانها وارد نسازد و حقوق اجتماعى و مقامى بىدليل براى دارنده ثروت به وجود نياورد ، ممنوعيتى از نظر منطقى معمولى براى آن ديده نمىشود ، مشروط به اينكه آن ثروت ، محصول كار و كوشش يا ساير روابطى كه اجتماع آن را قانونى شناخته است ، بوده باشد . بهترين دليل براى اين مطلب كه ثروت اندوخته مزاحم حيات ديگران ، ممنوع است چند نوع از آيات قرآنى است :
نوع يكم ممنوعيت كنز ( اندوختن ) اصول بنيادين معاش است ، مانند طلا و نقره كه با در نظرگرفتن وحدت ملاك همه انواع پول را ( كه وسيله تبادل كالاها ، كار و كالا ، كار و كار است ) شامل مىگردد .
اَلَّذينَ يَكْنِزُون الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فى سَبيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ اَليمٍ 1 ( آنانكه طلا و نقره را مىاندوزند و در راه خدا صرف نمىكنند ، آنانرا به عذاب دردناكى تهديد كن )
-----------
( 1 ) التوبه آية 34
[ 71 ]
وَ ما اَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ اَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِىِ الْقُربى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ كَىْ لا يَكُونَ دولَةً بَينَ الاَغنِياءِ مِنْكُمْ 1 آن اموالى را كه خداوند از مشركين و كفار [ مزاحم ] از اهل آباديها به پيامبر اسلام برگردانيده است ، از آن خدا و پيامبر و اقرباى نيازمند او و ايتام و بينوايان در راهماندگان است ، [ آن اموال بدينگونه تقسيم گردد ، تا در دست ثروتمندان شما به جريان نيفتد ] .
توضيح جريان اموال ميان اغنياء براى ضرورت معاش نمىباشد ،
زيرا فرض غنى و بىنيازى با احتياج به معاش ضرورى تناقض دارد . بنابراين اگر اموال مسلمانان به دست آنان بيفتد ، ثروت اندوختهاى است كه براى افزايش و خودكامگى در تباهكردن مواد معشيت مردم اختصاص مىيابد .
وَيلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ . اَلَّذى جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ . يَحسَبُ اَنَّ مالَهُ اَخْلَدَهُ .
كَلاَّ لَيُنْبَذَنَّ فِى الْحُطَمَةِ . وَ ما اَدْراكَ مَا لْحُطَمَةُ . نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ . اَلَّتى تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ . اِنَّها عَلَيهِمْ مُؤصَدَةٌ . فى عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ 2 ( واى بر هر طعنهزننده [ جريحهداركننده شخصيت انسانى ] غيبتكننده .
كسى كه مال جمع نموده آنرا مىشمارد و گمان مىبرد مال او براى او هميشگى خواهد ماند . نه هرگز ، اين انسان در حطمه انداخته مىشود و تو چه مىدانى كه حطمه چيست . آتش شعلهور خداوندى است كه به دلها نفوذ مىكند .
آتش دوزخ آنان را در خود گرفته ، درهايش به روى آنان بسته و با مسمارهاى آهنين برافروخته بسته خواهند گشت . ) اين آيه هم با تاكيد كامل و وعده آتش ، ثروت اندوخته را كه از بهرهمندشدن جامعه جلوگيرى مىكند ، ممنوع اعلام مىنمايد .
-----------
( 1 ) حشر آيه 7
-----------
( 2 ) الهمزه آيه 1 تا 9
[ 72 ]