3 بعد تجسم نقش و اثر كار عضلانى در روى مواد
درباره اين بعد دو اصطلاح به كار برده مىشود :
اول تجسم كار .
دوم تبلور كار .
به نظر مىرسد دو اصطلاح مزبور كه در اين مورد به كار مىرود ، كاملا دقيق نمىباشد ، زيرا خودكار عضلانى كه عبارتست از حركات اعضاى
[ 121 ]
مختلف در روى مواد ، نه مجسم مىگردد و نه در آنها تبلور مىيابد ، زيرا خودكار هيچگونه نمودى جدا از حركات عضلانى ندارد ، مگر از يك ديدگاه عالى فلسفى و مذهبى كه همه اعمال آدميان را در پشت پرده طبيعت قابل تجسم مىداند . به همين جهت است كه ما اين بعد را تجسم نقش و اثر كار عضلانى در روى مواد اصطلاح نموديم . بهرحال بعد تجسم مزبور عبارت است از كيفيتها و اشكال گوناگونى كه به عنوان نتيجه و معلول كار روى مواد اوليه نقش مىبندند ،
توضيح اينكه هيچيك از خود اطلاعات و تجارب و آگاهى و هدفگيرىها و اراده و تصميم و فرماندهى شخصيت و عقيده ، داراى نمود فيزيكى و عينيتى نمىباشند كه در روى مواد نقش ببندند ، و گرنه ، مىبايست هزاران عدد از يك نوع كالاى شخص مانند استكان يا سنجاق كه از نظر ماده و شكل يكى مىباشند ، داراى تنوع و كيفيتهاى مختلف و متضاد باشند وانگهى براى تحليل يك كالاى ساختهشده با برگردانيدن آن به ماده اوليه خود ، جز تحليل يا از بينبردن نقش و كيفيتى كه بوسيله كار بوجود آمده است ، چيزى امكان پذير نيست ، مثلا شكل هندسى خاص استكان كه در اثر كار بوجود آمده از بين مىرود ، نه زمان و حركت عضلانى كه آن شكل را بوجود آورده است ،
زيرا نه زمان نمود عينى در آن استكان دارد و نه پديده كار .
براى توضيح بيشتر اين مثال را هم مىتوانيم در نظر بگيريم كه در يك كارگاه ،
با گردانيدن يك چرخ ، اجزاى گوناگونى از ماشين ، حركات مختلفى را ايجاد مىكنند كه هر يك از آنها نقشى معين در يك محصول بوجود مىآورد كه در نتيجه با گردش يك چرخ دهها نقش و دگرگونى متفاوت بوسيله قسمتهاى مختلف اجزاى ماشين در محصول نمودار مىگردد ، يا محصولهاى متفاوتى بوجود مىآيند . كار عضلانى كه در اين مثال انجام گرفته است ، تنها گرداندن چرخ است ، در صورتيكه آثار و نقشهها و دگرگونى كه در ماده بوجود آمدهاند متفاوت مىباشند . كار انجام گرفته كه گردش چرخ است در نمودهاى بوجود
[ 122 ]
آمده ، عينيتى ندارد ، بلكه چنانكه گفتيم آثار و نقشهايى است كه مختصات اجزاى ماشينى بوسيله گردش چرخ نمودار كرده است . اين مثال را در بعد درونى كار هم مىتوان تصور نمود : كارگاهى را در نظر مىگيريم كه داراى صدها فعاليت گوناگون است ، و اين فعاليتها با زدن كليد برق شروع مىشود در اين صورت يك اراده درونى براى زدن كليد برق كفايت مىكند كه صدها فعاليت به جريان افتد و آن اراده هيچ گونه تجسمى در ماشينآلات و محصول ندارد ، مانند مقدار زمانى كه در امتداد آن فعاليتها و صدور محصول گذشته است .