اين قدرت محوران با هر وسيله ممكن نخست مغز و روان ساده لوحان را دست كارى ميكنند و سپس رگ بيخبرى آنان را بدست گرفته و مقاصد شوم خود را بآنان تلقين مينمايند
شستشوى هوش و فهم و تعقل و ديگر قواى فعال مغزى و روانى و احساس استقلال انسانها تاريخى بس كهن دارد . اگر بخاطر داشته باشيد هنگاميكه امير المؤمنين عليه السّلام در مسجد كوفه در محراب عبادت بشهادت رسيد و خبر شهادت وى در سرزمين شام منتشر گشت ، اشخاص از يكديگر مىپرسيدند :
على بن ابيطالب در كجا شهيد شد ، پاسخ ميشنيدند كه در محراب مسجد كوفه .
آنگاه اين سئوال را مطرح ميكردند كه مگر على ابن ابيطالب نماز ميخواند ؟ آرى ، چنين است نيروى شيطانى شستشوى مغزى كه على ( ع ) آن را عاشق بيقرار رابطه با خدا را كه نماز ناميده ميشود ، بىنماز معرفى ميكند ، عدل محض را ظالم ، ظلم محض را عين عدالت و ظلمت را نور و نور را ظلمت ميسازد خدا انتقام پايمال شدن حق و حقيقت و خون انسانهائى را كه در راه حق و حقيقت ريخته شده است ، از اين پيروان ماكياولى شيطان سيرت بگيرد . شستشوى مغزى و
[ 121 ]
روانى كه مساوى نابود شدن شستشو شدگان است ، اشكال و طرق گوناگونى دارد . شخصيتهاى چشمگير جوامع وقتى كه تحت تأثير قدرت محوران قرار ميگيرند ، ميتوانند از مؤثرترين عوامل شستشوى مغزى و روانى بوده باشند .
در دوران امير المؤمنين ( ع ) عمرو بن عاص را مىبينيم كه خود را در برابر ثروت و جاه و مقام دنيا به معاويه ميفروشد و شروع به شستشوى مغزى و روانى مردم ساده لوح مينمايد و اين جمله را در جو جامعه ميپاشد : « على بن ابيطالب ( ع ) مرديست شوخ طبع » در صورتيكه تاريخ بشرى قيافهاى به جديت قيافه فرزند ابيطالب بخود نديده است ، سرتاسر زندگى او يك لحظه بىتوجه به خدا و ابديت كه روح آدمى را با جدىترين حالات بخود مشغول ميدارند ، نگذشته است .
نالههاى شبانگاهى او و مناجاتهاى دائمى و عشق برين او به ديدار خداوندى چيزى نيست كه كسى در آن شك و ترديد نمايد . با اينحال مىبينيم عمرو بن عاص براى اداى وظائف نوكرى و خود فروختگى خويش به معاويه ، وارد ميدان ميشود و با اين جمله صد در صد دروغ كه فرزند ابيطالب مردى است شوخ طبع به شستشوى مغزى و روانى ساده لوحان مىپردازد . گروهى ديگر از چشمگيران را سراغ داريم كه با دو شكل و يا دو طريق مزدورى معاويه را براى عمل شستشو بعهده گرفته و مردم سادهدل را از حق و حقيقت محروم ميساختند :