گروه نهم از آيات قرآنى زندگى فرو رفته در پديدههاى طبيعى محض را « حيات دنيا » معرفى نموده است و آنرا بازى و بيهودهگرائى توصيف مينمايد
بعنوان نمونه وَ فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا 4 ( و آنان به حيات دنيا خوشحال شدند ) مَنْ كانَ يُريدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فيها 5 ( هر كس كه حيات دنيا و زينتش را بخواهد نتائج اعمالش را در همان حيات
-----------
( 1 ) البقره آيه 206 .
-----------
( 2 ) الكهف آيه 110 .
-----------
( 3 ) الانشقاق آيه 6 .
-----------
( 4 ) الرعد آيه 26 .
-----------
( 5 ) هود آيه 15 .
[ 311 ]
دنيا به آنان ايفا ميكنيم ) .
اين گروه در بيش از پنجاه مورد در قرآن آمده است . مقصود از « دنيا » پست و محقر و يا نزديك و مقدم در سلسله هستى است . آنچه كه به نظر ميرسد اينست چون در عده زيادى از آيات حيات دنيا در برابر حيات آخرت قرار گرفته است لذا ميتوان گفت مقصود از دنيا حقارت و ناچيزى آن است . مخصوصا با در نظر داشتن اين نكته كه منظور واقعيتهاى عالم هستى نيست ، بلكه فرو رفتن و پرستش پديدههاى محض حيات است . در چند مورد بهرهبردارى از دنيا لهو و لعب توصيف شده است .
مانند : إِنَّماَ الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ 1 ( جز اين نيست كه زندگانى دنيا بازى و اشتغال بىاساس است ) شبيه به همين مضمون است آياتى كه حيات دنيا ( زندگى فرو رفته در پديدههاى طبيعى محض ) را عامل غرور و فريب معرفى ميكند مانند :
وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ 2 ( و زندگى دنيا چيزى نيست به جز غرور ) .