4 زندگى دو عنصرى دنيوى و اخروى كه هر يك مستقلا هدف قرار ميگيرد
كسانى هستند كه ميخواهند از هر دو عنصر دنيوى و اخروى حيات بطور مستقل بهرهبردارى كنند ، باين معنى كه هم عنصر دنيوى و مادى حيات را بطور مستقل هدف قرار ميدهند و هم عنصر اخروى و معنوى آن را هدفگيرى مينمايند .
حيات در نظر اينان به دو حقيقت يا دو عنصر جداگانه تقسيم مىشوند كه ارتباطى بيكديگر ندارند و باصطلاح متداول در ميان مردم هم خدا را جداگانه ميخواهند و هم خرما را در برابر آن اينان از وحدت حيات و وحدت هدف اعلاى آن غفلت ميورزند و نميدانند كه حيات آدمى حقيقتى است غير قابل تجزيه اگر چه داراى ابعاد متنوع مىباشد و اين ابعاد مانند واحدهاى متشكل در يك مجموعه پيوسته و مرتبط است كه در يكديگر تأثير مينمايند . مثلا تعقل كه يكى از نيروها يا ابعاد بسيار مهم حيات است ، بدون هماهنگى با احساسهاى عالى و دريافتهاى اصيل در نهاد آدمى ، واقعا ناقص بوده و پاسخگوى مقاصد و هدفهائى كه از خود تعقل انتظار ميرود ، نمىباشد . و بالعكس . همچنين اراده يكى از نيروها يا ابعاد اصيل و اساسى حيات آدمى است ، و همين اراده بدون انديشههاى واقعبينانه نه تنها منتج نتيجه منطقى نخواهد بود ، بلكه ممكن است موجوديت آدمى را مانند ماشينى كه روشن شده و بدون راننده در سراشيبى و پرتگاه رهايش كنند ، به درههاى هولناك نابودى ساقط نمايد .
بنابر اين ، بايد گفت : چون زندگى دو عنصرى با استقلال هر يك از آن دو در هدف بودن وحدت حيات و وحدت هدف آنرا مختل ميسازد ، هيچيك از آندو نميتواند اشباع كننده موضوع خودش بوده باشد .