بهترين دليل بر اين است كه اصل عليت غايی در عالم وجود ندارد . مثلاراجع به پيدايش زمين میگويند زمين چگونه پيدا شده ؟ فرضيهای است كهاينها را نمیشود به طور قطعی ثابت كرد ، میگويند زمين يك قطعه و يكذرهای است كه از خورشيد جدا شده ، اول جزء خورشيد بوده ، خورشيد در همانحال حركت شديدی كه داشته است در اثر يك جريانهايی همانطور كه در مثال، آتش چرخان را انسان وقتی چرخ میدهد ، يك جرقههايی از آن جدا میشودزمين به صورت يك جرقهای از آن جدا شده است ( خوب ، اين كاملا يك امرتصادفی است ) ، بعد در يك حد معينی كه رسيده است تحت تأثير قوه جاذبهاز يك طرف و نيروی گريز از مركز از طرف ديگر ، دور خورشيد چرخيده وچرخيده ، سالها ، قرنها ، ميليونها ، ميلياردها سال گذشته تا كم كم قشرزمين سرد شده است و برای زندگی مستعد گرديده و بعد زندگی پيدا شده است. پس اساس اين دنيا را تصادف به وجود آورده . من كار ندارم كه اينحرف درست است يا نادرست . ما فرض میكنيم چنين حرفی درست باشد ، آيااين منافات دارد با اينكه اين نظامی كه الان میگردد و میچرخد بر نظامعليت غايی است ؟ باز طبيعت به سوی هدف حركت میكند ؟ نه ، اين مثلاين است كه شما وقتی از كنار خيابان رد میشويد يك وقت میبينيد مثلا يكگلی از بغل ديوار روييده است . با خودتان فكر میكنيد كه چطور شده اينپيدا شده . میگوييد حتما در وقتی كه گل اينجا را درست میكردند تخم اينگل تصادفا ، اتفاقا در لابلای اين گلها وجود داشته و بعد اينها هم متوجهنشدهاند ، بعد هم اتفاقا مصادف شده [ با اين ] كه از وسط آجر درآمده .ممكن است كه اين تخم گل تصادفا اينجا افتاده باشد به همين معنايی كهعرض میكنيم ، اما اين منافات ندارد كه خود طبيعت گل كه اين حركت راانجام میدهد باز روی همان اصل توجه به هدف انجام بدهد ، چون صحبت دراين نيست كه آيا اينجور حركات تصادفی در عالم واقع میشود يا واقعنمیشود ، صحبت در خود طبيعت است ، طبيعت اشياء . آيا طبيعت گندم يكطبيعتی است كه به سوی هدف حركت میكند يا نه ؟ طبيعت گندم به هر حالبه سوی هدف حركت میكند . در قديم در حمامی كه مردها میرفتند ، پشت سر، زنها ، میرفتند میگفتند ممكن است احيانا نطفه يك مردی هنوز زنده باشدو يك زنی بنشيند و جذب شود ، بعد اين زن آبستن شود . اين يك امرتصادفی است ، يعنی از نظر جذب شدن اين نطفه در رحم زن يك امر تصادفیاست اما بعد كه اين جذب شد ، اين جنين حالت تكاملی كه پيدا میكند ،باز روی هدف پيدا میكند . |