نمیتوانم . در يك آيه ديگر میفرمايد : " « انما سلطانه علی الذينيتولونه »" ( 1 ) حكومت شيطان بر افرادی است كه آن افراد سرپرستیشيطان را پذيرفتهاند . اينجا ديگر تسلط او را خيلی محدود میكند . افرادیكه سرپرستی او را پذيرفتهاند ، بر آنها تسلط دارد ، يعنی افرادی كه ولايتو سرپرستی او را نپذيرفتهاند ، بر آنها تسلط ندارد . از اين واضحتر ، يك محاكمهای ميان شيطان و گنهكاران در قيامت ذكرمیكند كه در قيامت چنين واقع خواهد شد ، منتها چون يك امری است كهقطعا واقع میشود ، قرآن به صورت گذشته نقل میكند : " « و قال الشيطان لما قضی الامر ان الله و عدكم وعد الحق و وعدتكمفاخلفتكم و ما كان لی عليكم من سلطان الا ان دعوتكم فاستجبتم لی فلاتلومونی و لوموا انفسكم ما انا بمصرخكم و ما انتم بمصرخی انی كفرت بمااشركتمون »" . ( 1 ) آنجا شيطان طلبكار میشود ، اصلا آدميزاد را يك چيزی هم [ بدهكار میكند] . میفرمايد وقتی كار به نهايت میرسد و تمام میشود ، شيطان رو میكند بهمردمی كه از او پيروی كردهاند ، میگويد : خدا به شما نويد و وعده داد ،من هم وعده دادم ، خدا وعدهاش راستين بود ، وعده من خلاف " « ان اللهوعدكم وعد الحق و وعدتكم فاخلفتكم »" . معنايش اين است كه تسلط من برشما كه از تسلط خدا بيشتر نبود ( يعنی در همين حدود بود ) ، همانطوری كهخداوند به بشر نويد داد كه اگر كار خوب بكنيد چنين [ پاداش به شماخواهم داد ] ولی كسی را مجبور به كار حق نكرد ، من هم به شما نويد دادم ،كسی را كه مجبور نكردم . " « و ما كان لی عليكم من سلطان »" من كه برشما مسلط نبودم ، يعنی زور نداشتم ، شما را به زور به جايی نكشاندم "« الا ان دعوتكم فاستجبتم لی » " من شما را خواندم [ و شما به سرعتپذيرفتيد ] . در يك آيه هست كه سوت كشيدم : " « و استفزز من استطعتمنهم بصوتك و اجلب عليهم بخيلك و رجلك و شاركهم فی الاموال و الاولاد " ( 3 ) يعنی تو سوت بكش ، آنها میآيند ، خيلی احتياج ندارد كه بخواهیدنبالشان بروی ، يك سوت كشيدن كافی است كه دورت بريزند . خواب معروفی نقل میكنند كه در زمان شيخ انصاری يك كسی خواب ديد كه پاورقی : . 1 نحل / . 100 . 2 ابراهيم / . 22 . 3 اسراء / . 64 |