خدشهای بر برهان " محرك اول " آنچه شايد از همه مهمتر به نظر برسد ، خدشهای است كه اخيرا واردكردهاند و آن اين است كه میگويند فيزيك امروز اين اصل را قبول ندارد كهنفس حركت به عامل و محرك احتياج داشته باشد ، حركت به عامل احتياجندارد ، بلكه تغيير حركت به عامل احتياج دارد . مقصود از " تغيير حركت" اين است كه وضع حركت عوض شود ، خواه تندتر يا كندتر شود يا تغييرجهت بدهد . آن محركی كه ارسطوئيين ( 1 ) گفتهاند غير از آن عاملی استكه فيزيك امروز میشناسد . در جلسه پيش هم به يك مناسبت ديگری اينبحث پيش آمد و عرض كرديم آنچه كه تجربيات علمی امروز ثابت میكند ،رابطه حركت است با عامل خارج از وجود متحرك ، در صورتی كه از نظرفلسفی عامل حركت هميشه در داخل جسم متحرك است و عامل خارجی عامل دستدوم است نه عامل دست اول ، و آنچه ارسطو و ارسطوئيين گفتهاند اگر درستهم نباشد بايد به دليل ديگر درست نباشد نه به دليل آنچه كه در فيزيكامروز گفته میشود . اين حرفی كه آنها به ارسطو نسبت میدهند كه " حركتبه محرك احتياج دارد " و محرك را هم عامل خارج از وجود جسم میدانند ،اصلا برای من باوری نيست كه ارسطو چنين حرفی زده باشد تا بعد بوعلی ونيوتن آن را رد كرده باشند . چون ما نمیخواهيم روی اين برهان تكيه كنيم ، به صورت سربسته همين قدرعرض كرديم ، كه بدانيد يك چنين حرفی در دنيا بوده است . اگر بخواهيموارد هر يك از اين براهين فلسفی بشويم ، خيلی طولانی میشود ، همين قدرعرض كرديم تا از نظر تاريخی آشنايی مختصری پيدا شده باشد .برهان " سينوی " اما آن راهی كه عرض كرديم راه سينوی است ، يعنی راهی كه ابنسينا طیكردهپاورقی : . 1 البته ما وقتی میگوييم ارسطو ، مقصودمان ارسطويی است كه دركتابهای اسلامی منعكس است ، آن ارسطوی واقعی هر چه گفته است ، مننمیدانم . |