است كه بايد روی آن استدلال كنيم ؟ تصادف و نظام عليت غايی اينجا يكی دو مطلب هست كه من بايد عرض كنم . يكی اينكه نقطه مقابلنظم فاعلی به مفهوم علت فاعلی ، تصادف است ، صدفه است ، اتفاق است .آن صد درصد مردود است و آن اين است كه يك چيزی خود به خود و بدون علتبه وجود بيايد . اين يك امر قابل بحثی نيست ، طرفدار هم ندارد . رویاين هم بحث نمیكنيم . اما تصادفی كه نقطه مقابل علت غايی است : آيااصلا در عالم تصادف به اين معنا وجود دارد يا وجود ندارد ؟ آيا كسانی كهقائل به عليت غايی هستند میگويند تصادف وجود ندارد مطلقا يا میگويندتصادف هم در عالم وجود پيدا میكند اما اين تشكيلاتی كه ما در عالممیبينيم ناشی از تصادف نيست ، تصادف در عالم وجود دارد اما به يكمفهوم نسبی نه به يك مفهوم مطلق ؟ ببينيد ، هر فاعلی ، هر علتی ولوبیشعور بیشعور هم باشد به سوی يك هدف حركت میكند . تصادفا اينطورپيدا میشود : اگر ما دو رشته از علت داشته باشيم ، يك رشته از علتداريم كه به سوی يك هدفی سير میكند ، يك رشته ديگر از علت هم داريم ،آن هم به سوی هدف خاصی سير میكند ولی ايندو ممكن است در يك نقطه بههمديگر برسند و وقتی كه به همديگر برسند يك جريانی به وجود بيايد . اينجريان را میگوييم تصادف . تصادف اتومبيلها را هم كه میگويند ، از همينجهت است . يك آدمی به سوی مقصدی دارد حركت میكند ، از عرض خيابانمیرود ، يك اتومبيل هم به سوی مقصدی دارد میرود ، در طول خيابان حركتمیكند ، ولی بدون اينكه آن به اين توجه داشته باشد و اين به آن توجهداشته باشد ، در يك نقطه معين از خيابان كه میرسند ، در لحظه معين او ازآن طرف میرسد ، او از آن طرف میرسد و تصادف رخ میدهد . به اين میگويندتصادف . آيا در كار عالم تصادف به اين معنا وجود دارد يا وجود ندارد ؟مسلم اين جور تصادفات در عالم هميشه وجود دارد . خوب ، آيا هيچ ممكناست در خلقت اشياء تصادف دخالت داشته باشد ؟ مانعی نيست تصادف بهاين معنا دخالت داشته باشد و اين دخالت داشتن با اصل عليت غايیمنافات ندارد . مثلا يك فرضيهای امروز راجع به خلقت همين منظومه شمسیما هست . اين فرضيه هنوز هم مورد قبول است . بعضی اشخاص میگويند كهاين خودش |