سوره " تبارك الذی بيده الملك " : " « تبارك الذی بيده الملك و هو علی كل شیء قدير . الذی خلق الموتو الحيوه ليبلوكم ايكم احسن عملا »" ( 1 ) . خداست آن كسی كه هم مرگ را آفريد و هم زندگی را . ايندو را آفريدبرای اينكه شما را بيازمايد كه چه كسی نيك عملتر است . در احاديث ما هست كه امام فرمود قرآن نگفت : " « ليبلوكم ايكم اكثرعملا " چه كسی بيشتر عمل كند ، فرمود : " ليبلوكم ايكم احسن عملا »" يعنی چه كسی عملش صوابتر باشد . آيه اين طور میفرمايد كه : زندگی ومردن را برای اين خلق كرد كه مقدمهای باشد كه شما به سوی حسن عمل سوقداده شويد ، هر دوی اينها برای حسن عمل لازم است ، هر دو مقدمه حسنعملاند . نفرمود : " « خلق الحيوه ليبلوكم ايكم احسن عملا »" شما رازنده كرد و به شما زندگی داد تا به سوی حسن عمل سوق داده شويد ، فرمود :زندگی و مردن را با هم آفريد تا شما به حسن عمل سوق داده شويد ، و همينطور هم هست . اما زندگی شرط حسن عمل است ، تا انسان خلق نشود ، تا اين حيات و آنهماين حيات انسانی را پيدا نكند ، تا عقل نداشته باشد ، تا اراده نداشتهباشد ، حسن عمل معنی ندارد . و اگر مردن هم نبود ، حسن عمل نبود ، يعنیخود همين مردن و اينكه انسان میداند میميرد ، يك عامل بزرگی است برایاينكه به سوی حسن عمل سوق داده شود . آيا واقعا اگر انسان میدانست دراين دنيا مخلد است و اصلا مردنی در كار نيست ، به سوی حسن عمل میرفت ؟البته ممكن است ، شما افراد استثنائی را در نظر نگيريد بگوييد فرضا شخصیمثل علی بن ابی طالب پيدا بشود و تشخيص درباره حسن عمل طور ديگری باشد، آن فرد استثنائی به جای خود ، ولی همين بشر كه ما الان داريم میبينيم ،مسلما بيشتر كارهای بد را كه انجام نمیدهد ، به خاطر همين فكر مردن استو اينكه انسان میداند میميرد . اگر انسان بداند كه در هيچ شرايطی در ايندنيا نمیميرد و همين زندگیاش ادامه دارد ، بر شرش صد برابر افزودهمیشود و خيرش شايد به حد صفر برسد . آن عاملی كه انسان را به سوی حسنعمل سوق میدهد ، بيش از هر چيز ديگری همين است كه انسان میداند يكمدت موقتی در اينجا پاورقی : . 1 ملك / 1 و . 2 |