نمیكند ، به حد فعليت نمیرسد ، رشد نمیكند . ولی وقتی كه يك موجود درمعرض عمل و امتحان قرار گرفت ، سير كمالی خودش را طی میكند ، رشدمیكند ، پيشرفت میكند ، نظير كارهای تمرينی است كه ورزشكاران قبل ازمسابقههای نهايی انجام میدهند ، آنچه كه انجام میدهند برای اين نيست كهمربی بفهمد هر كس استعدادش چقدر است ؟ برای اين است كه خودشان آمادهشوند ، برای اين است كه هر چه در استعداد دارند به ظهور بپيوندد .سختيها و شدايدی كه خداوند تبارك و تعالی در دنيا برای انسان پيشمیآورد و بلكه در تعبير ديگر قرآن نعمتهايی هم كه در دنيا برای انسانمیآورد ، برای اين است كه آن استعدادهای باطنی بروز كند ، يعنی از قوهبه فعليت برسد . انسان از نظر حالات روحی ، درست حالت يك بچهای رادارد كه از نظر جسمی در حالی كه تازه به دنيا آمده است استعداد اين راكه يك جوان برومند بشود دارد ولی حالا كه آن را ندارد ، بايد تدريجا رشدكند تا يك جوان برومند بشود . انسان هم از نظر كمالات واقعی و نفسانی (يعنی آنچه كه در استعداد دارد ) اول در يك حد بالقوه است ، میتواندباشد ، اما حالا كه نيست ، از يك طرف به واسطه سختيها و شدايد و ازطرف ديگر به واسطه همان نعمتهايی كه به او داده میشود ، در معرض يكچنين امتحانی قرار میگيرد تا به حد كمال برسد . " « و لنبلونكم بشیء منالخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرين " . بايد اين سختيها پيش بيايد و در زمينه اين سختيهاست كه آن صبرها ،مقاومتها ، پختگيها ، كمالها برای انسان پيدا میشود ، آن وقت موضوع ايننويد و بشارت واقع میشود . اين هم دو آيه كه مربوط به يك موضوع بود وعرض كرديم . " شيطان " از نظر قرآن يك مطلب ديگر هم اينجا عرض كنيم و به عرايض خودمان خاتمه دهيم ،يعنی اين بحث ما ديگر به پايان میرسد ، و آن موضوع اين است : در قرآن كريم از شيطان زياد ياد شده است . بحث شيطان هم خودش يكبحث بسيار مهمی است . در اخبار و احاديث ما اين موضوعی كه عرض میكنمنيامده است ، ولی در كتابهای ما نقل كردهاند كه در بعضی از شروح انجيلآمده است . شهرستانی |