ديگر در اين زمينه عرفا چون اهل زبان و شعر و ادب بودند قيامت و بيدادكردند . قبلا هم عرض كرديم كه اين جزء حقايقی است كه قرآن مجيد پذيرفتهاست ، هم به آن مفهوم عام خودش كه همه موجودات رو به سوی خدا هستند ،آنجا كه میفرمايد : " « ا فغير دين الله يبغون و له اسلم من فی السمواتو الارض »" ( 1 ) يا آنجا كه میفرمايد : " « سبح لله ما فی السموات والارض »" ( 2 ) و هم به مفهوم خاصش درباره خصوص انسان . اين آيه قرآنحقيقتا نمونهای از اعجاز است كه میفرمايد : " « الذين امنوا و تطمئنقلوبهم بذكرالله ، الا بذكر الله تطمئن القلوب »" ( 3 ) آنان كه ايمانآوردند و قلبهای آنها به ياد حق آرامش پيدا كرد . آن وقت در جمله دومبه صورت يك اصل كلی آنهم به صورت حصر [ میفرمايد ] : " « الا بذكرالله تطمئن القلوب »" بدانيد تنها با ياد خداست كه دلها آرامش پيدامیكند ، يعنی اين دل انسان ، روح انسان ، قلب انسان جوری ساخته شده استكه هيچ چيزی قدرت ندارد به او طمانينه و آرامش بدهد . اين معنايش ايناست كه آن هدف اصلیای كه در بشر وجود دارد كه دنبال او میرود و خودشهم كاملا توجه ندارد ، او جز خدا چيز ديگری نيست و لهذا به هر چيز ديگربرسد طولی نخواهد كشيد كه آن گرمی و حرارت و شوق مبدل به سردی خواهد شدو تنها يك چيز است كه انسان اگر به او برسد آرزوی تغيير دادن و تبدل وتنوع در آن نيست . يكی از اشتباهات بزرگ همين است : بعضيها خيال میكنند انسان طبعاطالب تنوع است ، اصلا تنوع را دوست دارد يعنی اينكه از نوعی به نوعديگر لذتهايش را عوض كند ، محبوبهايش را عوض كند ، خود تنوع مطلوباست ، در صورتی كه اين جور نيست . علت اينكه تنوع مطلوب است ، ايناست كه هيچ مطلوبی قدرت ندارد مطلوبيت خودش را برای هميشه حفظ كند وجهتش اين است كه آن مطلوب مطلوب مجازی بشر است ، مطلوب واقعی وحقيقی نيست . اگر يك شیء مطلوب واقعی و حقيقی باشد ، انسان از او سردنمیشود و اگر از او سرد نشد طالب تنوع نيست . ما میبينيم در قرآن راجعبه نعمتهای بهشتی و آن دنيايی اين نكته هست : پاورقی : . 1 آل عمران / . 83 . 2 حديد / . 1 . 3 رعد / . 28 |