نبود ، چرا ؟ برای اينكه خوبی آن وقت خوبی است كه انسان ، هم امكانخوبی را داشته باشد و هم امكان بدی ، از ميان خوبی و بدی ، خوبی راانتخاب كند ، اما اگر راه بدی در وجود انسان بسته باشد ، اگر به تعبيرقرآن : " « فالهمها فجورها و تقويها »" ( 1 ) " الهمها تقويها "باشد ، ميل به تقوا در انسان باشد ولی ميل به فجور در انسان نباشد ، آنتقوا ديگر تقوا نيست . تقوا آن وقت تقواست كه انسان در حالی كه ميل بهفجور و دعوت به فجور در او هست ، تقوا و عدالت را انتخاب میكند .اطاعت كی محقق میشود ؟ شما میگوييد خداوند امر كند ، ما اطاعت كنيم .اطاعت در وقتی است كه ما میتوانيم اطاعت نكنيم ، میتوانيم اطاعتبكنيم ، اما در جايی كه اجبارا بايد يك كاری را انجام بدهيم ، آن ديگراطاعت نيست . اطاعت كه نبود ، مدح و ذمی نيست . مدح و ذمی كه نبود ،ثواب و عقابی نيست ، تكليفی نيست ، قانونی نيست ، اجتماعی نيست ،انسانی نيست ، هيچ چيزی نيست . بنابراين اگر شيطان نباشد ، اگر دعوتهای به بدی نباشد ، عمل صالحی |