خانگی در يك محيطی قرار بگيرد كه خروس در آنجا نباشد كه از اين مرغدفاع كند و اين مرغ مجبور باشد كه هميشه خودش از خودش دفاع كند ، مجبورباشد هميشه بجنگد يعنی همان وظيفهای را كه خروس برای او انجام میدهد ،كارهای يك خروس را انجام بدهد ، میبينيد تدريجا اين مرغ سيخك ( 1 )پشت پايش رشد میكند ، قوت میگيرد ، يعنی بدن اين موجود كمكم اين عضورا خودش برای خودش میسازد . خوب ، اين يك كاری است كه دارد انجاممیدهد ، منتها كاری است كه مربوط به ساختمان داخلی خودش است . میگوييمآيا اين نوع كار كردن لازمه همين ساختمان فعلی است كه اين ساختمان فعلیبه طور جبر و قهرا اين كار را میكند ، آنهم متناسب با همين هدف ؟ يااينكه به يكنحو مرموزی يك تدبيری ( اين كار را انجام میدهد ؟ ) . البتهبه عقيده حكمای قديم اين تدبير از ناحيه نفس حيوان است و به عقيده ماحرف درستی هم هست . آن ملك مدبر به اصطلاح قرآن ، همان نفس اين حيواناست كه در يك نوع شعور لاارادی ، اين كار هدفی را انجام میدهد . اصل " ترميم ساختمان " حالا چرا مثال به مرغ بزنيم ، امروز گويا خيلی بيش از اين حرفها كشفشده است ، میگويند در بدن انسان هر ماده از مواد اگر كسری پيدا كندالبته حدود دارد در بدن اين خاصيت هست كه شروع میكند آن را ترميم كردن، خيلی واضح است . وقتی جراحتی بر پوست يا ساير قسمتهای بدن وارد میشود، بدن خودش شروع میكند به ساختن آيا اين ساختن ، اين نوع كار كردن ، بااين كه بدن فقط حكم يك ماشين مكملی را داشته باشد و واقعا مثل يك ماشينباشد ، فقط يك اعضای لاشعوری مرتب و منظم شده باشند ، جور درمیآيد ؟ يامثلا خون انسان وقتی از مقدار لازم كسرپاورقی : . 1 مرغ يك ناخنكی در پشت پا دارد - غير از پنجههای پايش - كه درخروس خيلی قوی است و به آن سيخك میگويند ، مثل مهميزی است كه افسرهادارند و به شكم اسب میزنند . اين يك مهميزی است كه خروس دارد ، درخروس خيلی درشت و تيز و يك چنگال قوی است . هر كس خروس بازی كردهباشد يا جنگيدن خروسها را ديده باشد میداند خروسها وقتی با همديگرمیجنگند غير از اينكه با نوكشان به يكديگر حمله میكنند چنان خودشان را بهيكديگر میزنند كه اين يكی پشت پايش را احيانا میكشاند به آن يكی ، يعنیبا اين حربهای كه اينجا دارد میخواهد ديگری را مجروح كند . بعنوان يكحربه است . |