نامبرده قضيه صادقه است . ولی از نظر ديگر جزئی ممتنع الصدق علی كثيريننيست بلكه غير ممتنع الصدق علی كثيرين است ، زيرا مفهوم جزئی ، خود يكمفهوم كلی است و شامل افراد غير متناهی میباشد . به عبارت ديگر مفهومجزئی ، جزئی است به حمل اولی ، و كلی است به حمل شايع صناعی و به تعبيرديگر مفهوم جزئی ، خودش خودش است ولی خودش مصداق خودش نيست بلكهمصداق ضد خودش يعنی مفهوم كلی است . در مثال نامبرده كه هم حكم به جزئیجزئی است ، و هم حكم به جزئی جزئی نيست ، بلكه كلی است ، صادق است ،همه وحدتهای هشتگانه موجود است و در عين حال مفاد موجبه و سالبه وحدتندارد و به همين دليل تناقضی در كار نيست . علت اينكه وحدت واقعی ميانموجبه و سالبه نيست اينست كه وحدت حمل در كار نيست ( 1 ) . پاورقی : 1 - در اينكه بيان صدرالمتألهين در باب انواع حمل ، بيان دقيق و جالبیاست و بسياری از اشكالات و از آن جمله اشكال وجود ذهنی را حمل میكندبحثی نيست و در عين حال جای اين سخن هست كه آيا آنچه صدرالمتألهينيافته و متذكر شده واقعا دو نوع حمل است ، يعنی آيا واقعا فرق حمل اولیذاتی و حمل شايع صناعی در نفس حمل است كه باصطلاح يك معنی حرفی است يادر واقع و نفس الامر در حمل اختلافی نيست ، بازگشت اين اختلاف نيز بهاختلاف در موضوع است ، يعنی آنچه در حمل اولی ذاتی موضوع واقع میشود باآنچه در حمل شايع صناعی موضوع واقع میشود اعتبارا دو تاست ؟ خواه اين اختلاف از ناحيه حمل باشد و يا از ناحيه موضوع ، ارزش سخنصدرالمتألهين محفوظ است ، زيرا فرضا موضوع را مختلف بدانيم اين تشخيصباريك كه با اينكه بحسب ظاهر موضوع يكی است واقعا موضوع يكی نيست ازبركت تحقيقات معظم له بدست آمده است . ما در بحث " تقديم سلب برحيثيت " از مباحث ماهيت و همچنين در مبحث " اعتبارات ماهيت " دراين باره بحث خواهيم كرد . |